۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

فرمان مقاومت و حضور از جانب رییس جمهور موسوی صادر شد: آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال ...

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
چهاردهمین بیانه ی میر حسین موسوی در باره ی 13 آبان صادر شد. متن کامل آن را به نقل از سایت کلمه را در پایین بخوانید:
اما بزرگترین بشارت های رییس جمهور موسوی این است که
دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند.... آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ .... باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم. ... اه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان می‌دهد که ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. ... دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده‌دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط‌گرند.


بسم الله الرحمن الرحیم
در تاریخ معاصر ما سیزدهم آبان یادآور سه حادثه است. در نخستین از این رویدادها امام خمینی از ایران تبعید شد و نهضت در فترتی سیزده ساله فرورفت. رژیم شاه پس از به دست آوردن چنین نتیجه‌ای باید خود را شماتت کرده باشد که چرا این راه حل ساده را پیش از آن به کار نبست. یک قیام بود و یک امام که وقتی از صحنه دور شد دیگر چیزی از شور تحول‌خواهی باقی نماند. آیا به راستی امام خمینی در حرکتی که آغاز کرد تنها بود؟ هرگز چنین نبود، زیرا هرگز چنین نیست که یک فرد بتواند به تنهایی در صحنه جامعه تحولات نمایان ایجاد کند. پیروان او بسیار بودند، اما آنان شبیه به یارانی نبودند که سال‌ها بعد پیرامونش را گرفتند، آن زمانی که گفت «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است …»

دومین سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است؛ دانش‌آموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و مورد یکی از سبعانه‌ترین کشتارها قرار گرفتند. تجربه رژیم از حوادث دهه چهل بود که موجب چنین حرکات خونینی شد. تصور بر آن بود که اگر با همان قاطعیت گذشته عمل کنند از نو به همان نتایج خیره‌کننده دست می‌یابند، حال آن که زمینه اجتماعی کاملا تغییر کرده بود؛ زمین تغییر کرده بود و زمان تغییر کرده بود و مهمتر از آن جان انسان‌ها تغییر کرده بود. دیگر حکومت شاهنشاهی با یک امام تنها روبرو نبود. این بار کسانی گرد او جمع شده بودند که شاید به اندازه پدرانشان او را نمی‌شناختند یا سخنانش را نشنیده بودند، اما به اندازه امام خود شور در سینه داشتند؛ آنها همچون پدرانشان برای به راه ‌افتادن لازم نبود که پی‌درپی شماتت شوند.

درباره سومین سیزده آبان بسیار گفته شده است، تا جایی که بعید است کمترین اطلاعی از آن ماجرا ناگفته مانده باشد؛ از جمله آن که در این رویداد امام از دانشجویان مسلمان پیروی کرد. ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام می‌خواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود. قطعا هیچ‌یک از رهبران و فرماندهان انقلاب در شکل دادن به آنچه در این روز اتفاق افتاد نقشی نداشت. حتی خود دانشجویان تصور می‌کردند بعد از چند روز حادثه تمام می‌شود و به خانه‌هایشان باز می‌گردند. ولی امام این رویداد را پیگیری کرد و آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول نامید. تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد می‌داند که جامعه‌ای شکل‌یافته از چوب‌های فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزه‌ای ندارد. او مردم را رهبر می‌پسندید، زیرا می‌دانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست. آنان باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت ‌کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده می‌کرد.

آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست داده‌ایم، و اگر چنین نباشد این نشانه‌ای از ریشه‌های انقلابی ماست. ما به اتکای این ریشه‌هاست که سبز شده‌ایم، ریشه‌هایی که اگر از آنها دور شویم به همان چیزی تنزل خواهیم کرد که مخالفان مردم آرزو می‌کنند. به این خاطر است که جا دارد با هر تلاش افراطی در این جهت برخوردی احتیاط‌آمیز داشته باشیم.

حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافه‌پرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یک‌صدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشه‌های تاریخی‌اش نفع نمی‌برد، و اگر برخی دولت‌های بیگانه بر ترویج چنین تمایلاتی اصرار دارند شاید در این کار سودی ملاحظه می‌کنند. آنها اگر لازم باشد با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله می‌نشینند و به همان مقدار آزادی و توسعه سیاسی که در کشورهای همسایه‌ وجود دارد برای ملت ما قناعت می‌کنند و در این قناعت قابل سرزنش نیستند. این ما هستیم که اگر مصالح خود را به درستی تشخیص ندهیم باید ملامت ‌‌شویم.

این روزها هر نگاهی که به نگاهی می‌افتد از پیروزی می‌پرسد. کی به آن می‌رسیم؟ چه چیز ما را به آن می‌رساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش می‌اندازد؟ و چه چیز آن را کمال می‌بخشد؟ تمامی وجود ما دعا و سوال است و وعده خداوند که فرمود هر آنچه مسئلت کنیم مقداری از آن را اجابت خواهد کرد. و آتاکم من کل ما سالتموه. (و از هرآنچه از او خواستید به شما داد). همین که خواسته‌ای در جامعه متولد می‌شود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولت‌ها تنها می‌توانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.

آیا ما هم می‌توانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ انسان‌ها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش می‌گذارند در خور نیکویی‌ها قرار می‌گیرند. کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنج‌های خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهره‌مند شده‌اند.

راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان می‌دهد که ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز می‌گشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز می‌کند. اگر برای قبول این حقیقت به مثال نیاز دارید به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بین‌المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند می‌شد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد. شانزده سال پیش از این تهیه سوخت برای تاسیسات هسته‌ای تهران امری بود که نه مسئولان و نه رسانه‌ها انجام آن را یک خبر مهم تلقی نمی‌کردند. امروز قسمت اعظم محصول فعالیت‌های هسته‌ای کشور ،که این همه جاروجنجال به خود دیده و چندین تحریم برای ملت به همراه آورده است، گویا باید برای تامین همین نیاز ساده تحویل کشورهای دیگر شود، شاید بعدها لطف کنند و اندکی سوخت در اختیار ما بگذارند. آیا این یک پیروزی است؟ یا یک تقلب آشکار، که چنین تسلیمی فتح‌المبین نامیده شود؟

دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده‌دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط‌گرند. حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریط‌های دولتمردان ایمن نشده‌ایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریم‌ها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.

چیزی که ما می‌توانیم از این ماجرا بیاموزیم آن است که خود دچار افراط نشویم. دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی‌اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم.باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم.

تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمی‌گذاریم و میراث‌های به جا مانده از مبارزات نسل‌های پیشین را به هیچ تقلیل نمی‌دهیم. و هر آنچه از آرمان‌ها و خواسته‌هایمان که جا بماند با زندگی‌های خود آن را به دست می‌آوریم، زیرا ساختار ظاهری هرگز تمام آن چیزی، بلکه قسمت اصلی آن چیزی نیست که در جامعه واقعیت دارد. بخش اصلی این واقعیت زندگی‌های ماست. دستگاه ظاهری می‌تواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباس‌های تحقیرآمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم می‌توانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. در این رودررویی کدامیک برنده‌اند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند آنان را در دادگاه‌های نمایشی محکوم کند و نگاه مردم می‌تواند آنان را در پیشگاه وجدان خویش حاکم بداند. به راستی کدامیک از این دو در واقعیت جامعه حکومت می‌کنند؟ دستگاه ظاهری با برخوردهای توهین‌آمیز خود خانواده‌های آنان را سرافکنده و خوارشده می‌خواهد و نگاه‌های مردم آنان را در عین تلخ‌کامی‌هایی که می‌چشند سربلند می‌بیند. کدامیک از این دو نگاه بر احساس این خانواده‌ها چیره است؟ دقت کنید که تنها در نگاه مردم این همه قدرت وجود دارد و تا اینجای کار هنوز حرفی از دیگر توانایی‌های آنان نگفته‌ایم. دستگاه ظاهری می‌تواند برای این خانواده‌ها تنهایی و عسرت تدارک ببیند و مردم می‌توانند آنان را در آغوش بگیرد؟ به راستی کدامیک از این دو بر کار خود غالبند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند دانشجویان غریب را به جرم ابراز عقیده از خوابگاه محروم کند و معیشت آنان را در تنگنا قرار دهد و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با حمایت‌‌های خود از آنان پشتیبانی کنند. تاثیر اقدام کدامیک از آنها بیشتر است؟ به راستی کدامیک از آنها قدرتمندتر است؟ بلکه اساسا تقابلی میان این دو وجود ندارد؛ یکی هست و دیگری نیست، زیرا این زندگی‌های ماست که به هر امری در نظم ظاهری جامعه معنا می‌بخشد. ما در چند ماه گذشته نه با شکستن این نظم، که با تغییر معنا دادن به آن از راه زندگی‌هایمان صحنه جامعه را تغییر دادیم. ما چه نیازی به شکستن این نظم داریم در حالی که در هر شرایطی این ما هستیم که با زندگی‌های خود به آن جهت می‌دهیم.

بعد از این نیز راه ما این است. در شرایطی که اصول متعدد قانون اساسی بتوانند بی‌محابا معطل بمانند حقیقت آن است که فرقی میان قانون خوب و بد وجود ندارد. ساختار سیاسی کشور اگر بهترین نظم ممکن باشد به چه کار می‌آید اگر زندگی‌های ما به آن اعتبار نبخشد، یعنی معنی برایش تدارک نبیند، آن را تنفیذ نکند و اجرای بدون تنازل آن را مطالبه ننماید؟ به همین ترتیب اگر این ساختار واجد اشتباهات و عقب افتادگی‌های واضح بود ما تنها در صورتی می‌توانستیم آن را اصلاح کنیم که نخست معنای آن را اصلاح می‌کردیم و این کار را با زندگی‌های خود انجام می‌دادیم.

البته بسیارند ملت‌هایی که این توانایی خود را به جا نمی‌آورند و ترجیح می‌دهند قدرت را به قدرتمندان وابگذارند. آنها در جامعه خود پیشوا نیستند، ولی مردم ما هستند.

سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک می‌گویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیت‌های بلندشان آرزو می‌کنم.


میر حسین موسوی

۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

سحر نزدیک است: تمام کوشندگان سبز به فکر دوران بعد از خامنه ای باشند

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark


بت بزرگ و بتکده اش اگر کاملا نشکسته باشند سخت ترک برداشته اند و تلنگرهایی از جنس 13 آبان لازم است تا عاقبت بت استبداد دینی به خواسته ی مردم تن دهد. سبزاندیشان در این که چه نمی خواهند توافق دارند اما در باره ی این که چه می  خواهند هنوز گفت و گوی های همه جانبه و نقشه های راه مورد توافق ارائه نشده است (حداقل به شکل عمومی). لازم است اتاق های فکر سبز و بخصوص رهبران شناخته شده آن در باره ی نقشه های راه ممکن اقدامات و مطالعاتی انجام دهند. حدس بنده این است که گفت و گوی بخشی از چهار ساعته ی رییس جمهور میرحسین موسوی و مهدی کروبی شجاع در همین مورد بوده است ولی لازم است که تمام رهبران و اندیشوران سبز در سراسر دنیا به موارد زیر به صورت جدی بپردازند تا مشکلات پیش بینی نشده ای برای ایران عزیز پیش نیاید.

1. نحوه ی برخورد با آمران و عاملان کودتا (نظامی و غیرنظامی)
2. حفظ امنیت مرزها
3. دولت دوران گذار و الزامات و تعهدات آن
4. اصول روابط بین الملل ایران سبز
5. نگهداری همه جانبه از تاسیسات و دانشمندان هسته ای کشور
6. نگهداری از ذخایر ارزی کشور و جلوگیری از غارت آن توسط کودتاچیان
7. مدیریت خشم عمومی علیه خیانت کاران به مردم و جلوگیری از میدان داری سوء استفاده کنندگان
8. اندیشیدن تمهیدات لازم برای جلوگیری از هر گونه تحریک و تحرک نظامی و یا شبه نظامی از جانب هر طرف
9. کوشش برای تشکیل دادگاه های صالحه برای رسیدگی به شکایات مردم و جلوگیری از گسترش نفرت بین هم وطنان
10. زمینه سازی برای امکان بازبینی در قانون اساسی و برگزاری یک همه پرسی بر مبنای اصل ایران برای همه ی ایرانیان
11. اولویت سنجی اولیه برای یک سال اول پس از پیروزی قطعی جنبش سبز

و البته موارد فراوان دیگر (که در بخش یازدهم مستتر است) می باید در هم اندیشی ها و خانه های فکر در باره ی آن تصمیم گیری شود.

رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» نمونه ی کامل بت پرستی، استبداد، فاشیسم و ترویج خشونت و مرگ است

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

ولایت فقیه تنها یک نظریه ی فقهی و حکومتی است که قدمتش حدود پنجاه سال است در مقابل دین اسلام 1400 سال و مسیحیت 2000 سال عمر دارد. با وجود این هیچ کس در هیچ گوشه ی دنیا هر روز داد نمی کشد که مرگ بر ضد اسلام و یا مرگ بر ضد مسیحیت و یا بودایی و یا هر دینی. رواج این شعار ِ خفقان آور نهایت استبداد است چرا که اجازه ی هیچ گونه چالشی را به هیچ منتقدی نمی دهد و فضای خفقان و رعب و وحشت و مرگ برای مخالفت با آن ایجاد می کند.

جالب اینجاست که در تندترین حالت ها اگر به پیامبر اسلام ناسزا بگویی جزایت مرگ است ولی ولی فقیه آن قدر شانش بالاتر است که حتی ضدیت با او نیز تو را مستحق مرگ می کند. در دنیای معاصر حتی کسی را به خاطر ضدیت با خدا مستحق مرگ نمی دانند ولی در ایران قرون وسطایی ضدیت با ولی فقیه نیز مرگ آور است.

در چنین فرهنگ پر نفرت و خشونتی هیچ عجیب نیست که یک مادر چهارپایه از زیر پای یک جوان بکشد و مادر دیگری را داغدار کند. واقعیت انکار ناپذیر این است که این شعار به صورت آشکار کسانی را که به هر دلیل (ایمان کور، شستشوی مغزی، ناآگاهی و ...) به آن اعتقاد دارند را تشویق و دعوت به نفرت، آدم کشی و خشونت کرده و می کند و خشونت و افراطی گری و عدم تحمل و نفرت را در جامعه نهادینه می کند. راه سبزایران می کوشد از این همه نفرت و خشونت و فاشیم فاصله بگیرد. 13 آبان را به همه یاد آوری کنید.

رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

مجلس خبرگان نمایشی باید خجالت بکشد از شجاعت نخبه ی واقعی مردم در انتقاد از رهبری

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

علی خامنه ای رهبر ایران دیروز اعتراف کرد که انتقادهای فراوانی از او شده است (اینجا) ولی تا جایی که به مردم مربوط است مجلس خبرگان رهبری که کارش نظارت بر رهبری است در آخرین بیانیه اش هیچ انتقادی از رهبری نکرد و حتی او راحمایت هم کرد. برای همین است که مردم دیگر به هیچ کدام از دستگاه های این حکومت اعتماد ندارند. دیروز یک جوان از میان نخبگان (واقعی و نه انتصابی) با شهامت وظیفه ی فراموش شده ی مجلس خبرگان (که همه در سال های پختگی به سر می برند و به سبب لباس و لقب به دین اسلام نیز متصف و متصلند) را به عهده می گیرد و رو در روی رهبر از دستگاه های زیر فرمان او و خود او انتقاد می کند. اگر آقایان می خواهند بدانند چرا مردم دیگر جمهوری اسلامی نمی خواهند و جمهوری ایرانی یک دلیلش همین خیانت مجلس خبرگان است.


رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد

«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

وقتی یک دانشجوی هوشمند علی خامنه ای را مجبور به اعتراف می کند: انتقادها از رهبری فراوان است

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark


اینان نمی دانند که اگر نوبت صحبت به مردم بدهند چیزی جز شکست و آبرو ریزی نصبیشان نخواهد شد. در دیدار نخبگان علمی با علی خامنه ای رهبر ایران دانشجویی هوشمند از اینکه صدا و سیما واقعیات را نشان نمی دهد و در پنج سال گذشته در هیچ جا هیچ انتقادی از رهبری نشده سخن می گوید. آن گاه علی خامنه ای در پاسخ به انتقادهای شجاعانه ی دانشجوی نخبه ی دانشگاه شریف ضمن  نعل وارونه زدن و مجرم خواندن هموطنانی که بدنبال رای دزیده شده اشان هستند اعتراف جالبی هم در رابطه با مشروعیت از دست رفته و سیل انتقادها به خودش نیز می کند که بسیار جالب است. (اینجا)
انتقاد هم هست، فراوان هست، كم هم نیست؛ بنده هم می‌گیرم، دریافت می‌كنم و انتقادها را می‌فهمم.
جالب این است که این اعتراف به فراوان بودن انتقادهای مستقیم از دهان خود او خارج می شود


رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

ما می خواهیم سبز زندگی کنیم و سبز بودن را به حکومت برسانیم

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

به نظرم هر کسی می تواند با توجه به این دو هدف فعالیت هایش را بسنجد و آن ها را برنامه ریزی کند. بیانه ی 13 میرحسین موسوی همین محتوای عمیق را دارد. راه سبز امید باید هم مسیر باشد و هم مقصد. در مسیر پیروزی سعی خواهیم کرد از فرهنگ ریاکارانه و دروغی که 30 سال به زور به خوردمان داده اند دوری کنیم. خواهیم کوشید احترام به تمام آنچه امروز دیگر محترم نیست را تمرین و آن ها را ارزش همگانی کنیم.

احترام به کلمه، به صداقت، به  انسانیت، به آزادی و به حریم خصوصی؛
احترام به به قومیت ها، به زن ها، به عقیده ی مخالف، به حق انتخاب دین، به حق انتخاب بی دین بودن، به حق انتخاب پوشش، به عدم تبعیض و حقوق برابر شهروندی و به آزادی بیان (قبل از بیان و بعد از بیان)؛
احترام به حق تعیین سرنوشت، به شعور انسانی، به پیشینه ی پر افتخار ایرانی، به هموطنان دیگرکیش، به شایستگان و نخبگان و به دیگر مردم جهان.

می خواهیم بتوانیم به دولتمردانمان هم  احترام بگذاریم. می خواهیم آن ها لایق این مردم باشند و برایمان محترم باشند. ما می خواهیم راه سبز را به حکومت برسانیم تا نالایقان و ناراستان چهره ی ایران را چنین مخدوش و خشن و منفی و منفور به جهانیان نشان ندهند.
روز 13 آبان را به همگان خبر دهیم.

رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

بدترین ننگ کودتاچیان این است که به خاطر کشتار، سرکوب، شکنجه و دروغ مواجب هم می گیرند

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

کشتن، تجاوز، فحاشی، شکنجه، ضرب و شتم، ارعاب، تهدید، خبرچینی، چاپلوسی، آسیب رساندن به جان، مال و آبروی مردم، دروغ، تقلب،  ریا، و ... همه بدند. خیلی از ما شاید وقتی یکی یا چند تا از این بدها را مرتکب شده باشیم ولی اصلا باورش که چگونه عده ای ممکن است برای این کارها مواجب بگیرند و سرراحت شب به بالین بگذارند و توقع داشته باشند خود وخانواده اشان از زندگی لذت ببرند سخت است. اگر غیر ایرانی بودند باز شاید قابل تحمل بود ولی ایرانی باشی و برای تقلب و کشتار و شکنجه و ضرب و شتم مردم پول و مزد بگیری برایم قابل درک نیست. سادیستی که دیگران را می آزارد و نمی تواند جلوی خودش را بگیرید بیمار است اما او که پول می گیرد تا دیگران را بیازارد از نسل شیطان است و ننگین ترین کارها را انجام می دهد. کاش روزبه روز تعداد کسانی که علیه مردم خودشان مزدوری می کنند کم شود و ایرانی داشته باشیم سبز برای تمام ایرانیان.


رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

احترام و کرنش و ادب تقدیم به سبزترین میرحسین های فهمیده ی ایران 

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

چند روز پیش نوشتم (اینجا) باید مشهد را به سبزتر شدن خواند ولی نمی دانستم مردمانش آنقدر سبزند که باعث غبطه ی تمام ایران می شوند. مشهد بپا خواسته است. 13 آبان روز دانش آموز است و امروز خبر رسید که در مدرسه راهنمایی امام رضا در مشهد که زیر نظر آستان قدس نیز اداره می شود در انتخابات شواری دانش آموزی نوجوانان سبز وطن در این مدرسه به جای رای دادن به هم شاگردی ها 75 درصدشان به میرحسین موسوی رای داده اند (452 برگه از 598 رای). (اینجا) نوجوانان هوشمند و شجاع مشهدی، این میرحسین های فهمیده ایران، که در کتاب هایشان بارها داستان حسین فهمیده را خوانده اند با بلوغی باور نکردنی هم دوست و دشمن میهن را درست شناخته اند و هم به تمام ایرانیان آموخته اند که امروز برای دفاع از میهن باید راه دیگری گزید: راه شهامت و اتحاد و ایستادگی: راه سبز امید. آن ها نه به خاطر کار قهرمانانه اشان میرحسین های فهمیده ی ایرانند که در عمل ثابت کرده اند که هر ایرانی یک سرباز است، یک سبز است، یک رسانه است و یک رهبر است: یک میرحسین است.

جامعه ی مجازی سبز این 100 پوستر 13 آبان  را که دست آورد خلاقیت و هنر سبزقلمان و سبزاندیشان است به نشانه ی سپاس از این گلستان سبز دانش آموزی با احترام و کرنش و ادب به شما دانش آموزان مدرسه راهنمایی امام رضای مشهد تقدیم می کند.



رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

کمبود شدید ضریب هوشی و ا بتکار در میان مزدبگیران کودتا

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
جنبش سبز پیروز به پیش می رود چون کوشندگانش بیشمار و نخبه اند طوری که اعتراف گیران نیز مجبورند به فرهیخته بودن آن ها اعتراف کنند. مثلا بازجوی سعیده کردی نژاد به او می گوید:

من تاسف می خورم از اینکه شماها جزء بهترینها از لحاظ استعداد و اطلاعات هستید اما برای راههای نامناسب از این استعداد استفاده می کنید. (اینجا).
البته پیش از این کمبود بزرگان اینان در برابر کسانی چون تاج زاده، امین زاده، نبوی، و ... هم آشکار شده است ولی کم هوشی و بی ابتکاری پیاده نظام کودتاچیان چون در دید همگان است بهتر خود را نشان می دهد. مثلا پیاده های کودتاچی در دو ماه اخیر به تقلید از لشگر هوشمند و پر ابتکار سبز سعی در کپی کردن کنش های سبز داشته اند که نتیجه اغلب خلاف توقعشان بوده و باعث سرشکستگی بیشترشان شده است. بهترین مثال خیمه شب بازی پرتاب کفش به پدر سبزمان مهدی کروبی است که در تلافی پرتاب کفش به صفار هرندی در دانشکده ی فنی صحنه سازی شده بود. غافل از اینکه همین کمبود ضریب هوشی اشان همچون اخگری آتش خشم سبزاندیشان را شعله ورتر و اراده اشان را راسخ تر کرده تا پاسخ این بی خردی را به بهترین وجه در 13 آبان بدهند.

نمونه دیگر تقلید مضحک کودتاییان در شعارهاست.  وقتی سبزها به راستی گفته اند که «روحانی واقعی منتظری صانعی» نابغه های کودتا علیه فرزند شهید بهشتی امروز داد زده اند که «دیکتاتور واقعی خاتمی و موسوی»! به قول معروف چیزی بگویید که بگنجد و حداقلی از باور پذیری داشته باشد آی کیوها! و یا در مورد دیگری در فیلم محاصره ی ناجوانمردانه شیخ شجاع کروبی داد می زنند: «دروغگو برو گمشو!» و چه کسی است که بیاد نیاورد قبل از انتخابات چگونه دانشجویان شجاع شریف اولین بار احمدی نژاد را با شعار «دروغگو دروغگو» وی را از دانشگاه بیرون انداختند! فرق این است که آن شعار از دل بر می آمد و شعار کودتاچیان از جیره بگیری. برای همین است که مضحک است و ناماندگار.

رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

آقای خامنه ای! شما کاری کردی و می کنی که دین داران از دین برگشته اند و قران آتش می زنند: خودت ببین!

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

آقای خامنه ای! دنیای اینترنت دیگر همچون کتاب های تاریخ دست شما نیست تا شاهان را از آن حذف کنید و هر ناراستی را در آن قرار دهید. دنیای اینترنت تاریخ معاصر را بخوبی ثبت می کند و هیچگاه نقش شما را در ویرانی ایران و ایرانی و اعتقادات و ارزش هایشان از یاد نخواهد برد.

آقای خامنه ای! در پی دلیری کروبی بزرگ در بازدید از نمایشگاه مطبوعات و حمله ی ناجوانمردانه ی مزدوران ذوب شده در ولایت شما دوستی سبز که اتفاقا خارج کشور نیز هست از این پایمردی به وجد آمده و صمیمانه اعتراف می کند که: آقای کروبی عزيز شما کارهايی کردی و ميکنی که من بيزار از روحانيت به حرمتت کلاه از سر برميدارم (اینجا). آن وقت، آقا خامنه ای! وبلاگ نویس دیگری که در ایران و زیر ولایت شما زندگی می کند چنان از ستم های هر روزه ی  و بی عدالتی ها و سرکوب ها به امان آمده  است که وبلاگی بنا می کند به نام «آتش بر قران» و در آن قرانش را آتش می زند و عکس و فیلم آن را نیز می گذارد. قضاوت با شما! کدامیک راست می گویید که دارید به اسلام خدمت می کنید: شما یا شیخ حق جو و دلیر کروبی؟ (به آقا مجتبی بگویید این وبلاگ را نشانتان دهند)

یک وبلاگ نویس ایرانی دیگر
عرفان - حرف حساب

«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

خوشا خطه نخبه زای خراسان: همراه شو مشهــــــــدی! 13 آبان نزدیک است

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

بین شهرهای بزرگ همچنان چشم ها به مشهد است که همراهی اش با جنبش سبز را رساتر فریاد کند تا سیاه دلان کودتاچی گمان نکنند مشهد خانه ی امن آنهاست. بخصوص بعد از بازگشایی دانشگاه ها و فعالیت دلنشین سبزها در دانشگاه ها وقت آن شده است که از همین امروز مشهدی ها دست به کار شوند و با تمرکز تمام فعالیت هایشان بر روی 13 آبان، این روز را به روز پیوستن همه جانبه ی مشهدی ها به جنبش سبز تبدیل کنند (همان کاری که تبریزی های عزیز روز قدس کردند).

بخصوص خوب است که وبلاگ نویسان مشهدی/خراسانی و یا کسانی که به شبکه های سبز در مشهد/خراسان دسترسی دارند و کسانی که با فرهنگ محلی این منطقه آشنایی دارند وقت باقی مانده را غنیمت بشمارند و به اطلاع رسانی گسترده و فراهم کردن مقدمات همت کنند. منتظر اعلامیه ها و پوسترهای مشهدی ها برای 13 آبان هستیم. در زیر نمونه هایی از سبز نویسی مشهدی ها برای 13 آبان و راه سبز امید را می بینید. اینجا هم فیس بوک انقلاب سبز مشهدی هاست که عکس ها از آنجا گرفته شده است.
















«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

درس شجاعت و پایداری یی که کروبی سالخورده به جوانان سبــــز میهن داد - 13 آبان سراسر سبز

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark


مهدی کروبی، این بزرگ مرد لرتبار، امروز با رفتن به نمایشگاه مطبوعات به تمام جوانان و حق جویان سبز گفت که برای ساختن ایرانی بهتر باید شهامت داشت و از هزینه دادن نترسید. 70% جمعیت ایران را جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند و بعید می دانم جوانی باشد که از این شهامت و پایداری متاثر نشده باشد و بخواهد راهی جز مبارزه با کودتا برگزیند. 13 آبان در راه است و پدر دلیر سبز، مهدی کروبی، به جوانان و رهبران دیگر جنبش می آموزد که باید ایستاد، باید مقاومانه ایستاد تا بتوان میهن را از چنگال کثیف کودتا رها کرد. درود بر این پایداری و شجاعت که مطمئنا جوانان را بر خواهد انگیخت تا 13 آبانی سراسر سبز بیافرینند. فریادهای پر انگیزه و پرخشم جوانان ایرانی در حمایت از کروبی در فیلمی که می بیند همان است که کروبی گفته بود مردم جوابتان را در روز قدس می دهند. اکنون هم مردم جوابتان را روز 13 آبان خواهند داد.


«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه

از دست یزیدیان کودتاچی خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

خانواده های اسیران سبز در خانه ی شهاب طباطبایی گرد می آیند تا با خواندن دعای کمیل به درگاه خدا داد ببرند تا عزیزانشان از بند رها شوند. یزیدیان اما حمله می کنند در شب. مردها را دست بند می زنند و زن ها را می برند. و تمام این ها به نام ولایت مطلقه ی فقیه و تحقق دین خدا و مقدمات آمدن امام زمان است. تو گویی برای مقابله با «میر حسین» و میر حسینی ها حتما باید یزیدی بود! راستی که از دست این حرامیان باید خدای را نیز در پستوی خانه نهان کرد که اینان نه به ایمان رحم می آورند و نه به انسان. اما همین خود نشانه ایست بر این که اینان رفتنی اند وگرنه از دعاخواندن چنین وحشت زده نمی شدند.


دکتر شریعتی: در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد هیچ حرفی را باور نکنید
اگر نوشته و یا خبری دارید «حرف حساب» آمادگی انتشار آن را دارد.
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس

شعارهای سبز، آیینه ی پیشــــــروی جنبــــش سبـــــز است: دوربیـــن فیلم برداری دیگر اثر ندارد

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

شاید نام شعار گذاشتن بر سروده های سبز آزادی خواهان ایرانی ظلم باشد چرا که این دلیران ثابت کرده اند که بین گفته ها و عملشان فاصله ای نیست و آن چه می گویند فقط شعار نیست. آن ها گفتند "اگه تقلب بشه، ایران قیامت می شه" و خیلی ها جدی نگرفتند ولی دیدیم که ایران قیامت شد و آن قیامت همچنان ادامه دارد. سبزها گفتند: "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" و خیمه های فاسد جمهوری اسلامی برای همیشه لرزید. سبزها گفتند: "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و این یعنی سیاست خارجی جنبش سبز که باز کودتاچیان وابسته به ترور را ترساند. سبزها گفتند: "توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد" و در روز سبز قدس نشان دادند که از دندان نشان دادن کودتاچیان وحشی نمی ترسند. و کودتاچیان ترسیده همچنان با فیلم برداری سعی در ترساندن موج میلیونی شهید داده ی سبز دارند و دانشجویان باز هم پاسخ آن ها را می دهند: دوربین فیلم برداری دیگر اثر ندارد (فیلم آن را در زیر ببینید). مردم ایران راه مقاومت و سربلندی را با شهامت انتخاب کرده اند و نخواهند گذاشت زحمت های سده های آنان به هدر رود. ما مطمئنیم که کامیابی سبز نزدیک است.




دکتر شریعتی: در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد هیچ حرفی را باور نکنید
اگر نوشته و یا خبری دارید «حرف حساب» آمادگی انتشار آن را دارد.
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است لطفا نوشته های آن را با ایمیل به دیگران هم برسانید و یا از آن ها بخواهند از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس