این سیاهه بسیار طولانی ا ست ولی اگر فقط به سردار نظری و قضیه دانشگاه تهران در 18 تیر ، زهرا کاظمی، دکتر زهرا بنی یعقوب، قتل یک بی گناه در مترو توسط یک روحانی، قتل های زنجیره ای، داستان سردار زارعی و نماز جماعت زنان لخت و معاون دانشجویی دانشگاه زنجان اشاره کنیم خاطره ها زنده می شود که منظور چیست.
۱۳۸۷ اسفند ۸, پنجشنبه
در ایران بازماندگان قربانی به جای قاتل تحت تعقیب و فشار قرار می گیرند
این سیاهه بسیار طولانی ا ست ولی اگر فقط به سردار نظری و قضیه دانشگاه تهران در 18 تیر ، زهرا کاظمی، دکتر زهرا بنی یعقوب، قتل یک بی گناه در مترو توسط یک روحانی، قتل های زنجیره ای، داستان سردار زارعی و نماز جماعت زنان لخت و معاون دانشجویی دانشگاه زنجان اشاره کنیم خاطره ها زنده می شود که منظور چیست.
مستندی دیگر در باره ی یازده سپتامبر
پیش از این هم ویدئوهایی در باره ی توطئه بودن یازده سپتامبر ساخته شده بود و حتی از شبکه های معتبر (شبکه ی چهار انگلیس) پخش شده بود. این ویدئو از زاویه ای کمی متفاوت قضایا را بررسی می کند. دیدنش حتما مفید است. در ویدئوی کوتاه دوم هم یک مصاحبه گر سی ان ان نظرات سازنده ی مستند را به تمسخر می گیرد. من هیچ وقت با تمسخر کنایه زدن رابطه ی خوبی نداشته ام. برای نقض یک حرف تمسخر و کنایه زدن نهایت ناتوانی و خفیفی است.
۱۳۸۷ اسفند ۶, سهشنبه
اول سران اصولگرا در باره ی فحش نامه های فاطمه ی رجبی اعلام موضع کنند
احمد خاتمی از سران اصلاح طلب خواسته "کفریات" شبستری را محکوم کنند که سکوتشان به معنی هم سویی آن ها با حرف های اوست. فارغ از اینکه آنچه شبستری گفته "کفریات" هست یا نه از آقای احمد خاتمی و دیگر سران مثلا اصولگرا باید خواست اول نسبت خودشان را با فحاشی های بی پایان و توهین های ناتمام فاطمه رجبی (که اتفاقا شوهرش وزیر دادگستری است و ظاهرا از هر تعقیب قضایی هم مصون است ) روشن کنند و نسبت به آن موضع بگیرند آن گاه نوبت به اردوگاه اصلاح طلبان خواهد رسید.
از آن گذشته هنوز اردوگاه اصولگرایان موضع خودشان را نسبت به دخالت پسر رهبری (اقا مجتبی) که در نامه ی کروبی درانتخابات نهم ریاست جمهوری برملا شد مشخص نکرده اند. همچنین است معلوم نشد موضع آقایان نسبت به هاله ی نور احمدی نژاد و انکار هولوکاست که میلیاردها دلار خسارت به کشور وارد کرده است و کشور را سال ها به عقب برگردانده است چیست. و از این موضع گیری ها انجام نشده بسیار زیاد است. آسیا به نوبت است آقای احمد خاتمی. شما اول شروع کنید بعد مواخذه.
Labels:
سیاسی
۱۳۸۷ اسفند ۵, دوشنبه
مذاکره با آمریکا و باریک بینی زیدآبادی
شب گذشته با دوستان در باره ی مذاکرات با آمریکا و اینکه آیا خوب است دولت احمدی نژاد آن را پیش ببرد یا نه حرف می زدیم که امروز نوشته ی زید آبادی را دیدم که بسیار اندیشمندانه است. به نظرم این یکی از مهمترین نوشته های او در این چند سال است و مطمئنم مراکز فراوانی از کنار حرف او بی توجه رد نخواهند شد. مهمترین بخش نوشته را می آورم: (متن کامل نوشته )
به گمان من مذاكره آمريكا با دولت آقاي احمدي نژاد به سود او تمام نخواهد شد و بنابراين، اگر رئيس جمهور كنوني ايران واقعا آماده انجام چنين مذاكراتي است، آمريكا با تعلل خود فقط فرصت را از ميدهد.
در ايران جز برخي طيفهاي سياسي و مذهبي بسيار سرسخت، در متن جامعه كمتر كسي به طور اصولي با مذاكره با آمريكا مخالف است و از قضا همين طيفهاي سرسخت نيز از هواداران پر و پا قرص آقاي احمدي نژاد هستند.
آغاز مذاكره آمريكا با ايران، آقاي احمدي نژاد و حاميان سرسختش را به نوعي رو در روي هم قرار ميدهد به گونهاي كه آنان يا مثل مدير مسئول كيهان، مجبورند در مقابل اقدام دولت موضع گيري كنند و در بدترين شرايط نيروهاي تندرو را عليه آقاي احمدي نژاد بشورانند كه اين به معناي جدايي آنها از دولت خواهد بود و يا اينكه با دفاع علني از مذاكره با آمريكا و توجيه مذهبي آن، يكي از پايههاي اصلي ايدئولوژي ستيزه جويانهاي را كه در سالهاي گذشته به منظور مقابله با جنبش اصلاح طلبي تدوين و ترويج كردهاند، به دست خود ويران كنند.
Labels:
سیاسی
۱۳۸۷ اسفند ۳, شنبه
دروغگرایان

این که قالیباف نسبتا یکی از موفق ترین مدیران اجرایی این اردوگاه است دارد رگ های حسادت احمدی نژادی ها را می ترکاند و رعشه بر اندام انتخاباتی اشان انداخته است. در این بین البته مردم بدبخت تهران باید گوشت قربانی باشند و بهای قدرت پرستی ماکیاولیستی دولت نهمی ها را بپردازند و ساعت ها عمر مفید را در ترافیک بگذرانند و باقی عمر را هم به خاطر آلودگی هوا در بیمارستان و قبرستان. بودجه ی مترو و حمل نقل عمومی بلوکه شده است تا کارنامه ی قالیباف درخشان تر نشود در عوض در طی چند ساعت 180 مصوبه برای استان یزد (زادگاه خاتمی) تصویب می شود! اف بر تمام قدرت پرستان دروغگرا!
اگر روزی شنیدید که جرج بوش مسلمان شده باور کنید که رجانیوز و دولت نهم دلشان برای تئاتر شهر می سوزد. اینها ماکیاولیسم را از چسپاندن خودشان به رجایی شروع کردند.
۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه
از نیروهای خودسر خیابانی تا "دولت خودسر" اصولگرا
اگر پنج سال قبل کروبی در مقام ریاست مجلس ششم از نیروهای امنیتی می خواست با نیروهای خود سر برخورد کنند (اینجا ) حالا تمام مجلس هشتم بسیج شده است تا شاید بتواند با "دولت خود سر" که هر سال بدون توجه به مصوبه های مجلس پول نفت را مصرف می کند مبارزه کند.
اگر تا دیروز نیروهای خودسر در شهرداری 300 میلیارد تومان را حیف و میل کرده بودند حالا در دولت دو میلیارد دلار را بدون مجوز خرج کرده اند . پارسال از رهبری خرج کردند که از ایشان اجازه گرفته بودند و امسال رییس جمهور مستقیما مسئول قانون شکنی و خودسری است و آب هم از آب تکان نمی خورد و حتما از مردم توقع دارند قانون را رعایت کنند!
نوذری می گوید که چهار بار به احمدی نژاد برای گرفتن مجوز از مجلس نامه نوشته و حتی از داوودی معاون او نیز این تقاضا را کرده است! (اینجا ) اما احمدی نژاد با دهن کجی کامل به تمام اصول دولت داری و قانون مندی ترجیح می دهد خودسرانه کار خود را بکند. این همان دولتی است که مورد حمایت رهبری است!؟
۱۳۸۷ بهمن ۲۷, یکشنبه
تغییر رویه ی سایت اصلاحات
سایت اصلاحات از چند ماه قبل با شعاری که بر سر روزنامه های اصلاح طلب ظاهر می شد (دانستن حق مردم است) شروع به کار کرد و نام اصلاحات را هم تابلوی خود قرار داد و به پوشش متنوع اخبار انتخاباتی بیشتر با رویکرد اصلاح طلبانه پرداخت. البته چندین بار هم خبر های ناب و انحصاری داد و چند بار هم البته خبر اشتباهی پخش کرد که سایت های اصلی اصلاح طلب شک خود را نسبت به نیات سایت بیان کردند. ولی آنچه که این شک ها را به یقین نزدیک کرده این است که پس از اعلام نامزدی خاتمی این سایت بیشترین تریبونش را به مخالفان حضور خاتمی داده است. آیا اصلاحات سایت نفوذی مردان قالیباف است؟
Labels:
انتخابات دهم,
سایت ها
بوی مشمئز کننده ی باند بازی های سیگاری
فارس خبر می دهد که 23 میلیون نخ سیگار قاچاق به ارزش تقریبا 800 میلیون تومان توسط ستاد مبارزه با قاچاق و حضور رییس شرکت دخانیات نابود شده است. حماقتی از این بزرگ تر نمی شود سراغ گرفت.
این که سیگار برای سلامتی بد است حرف دیگری است ولی اینکه سیگار قاچاق را که طبق گزارش هیچ مشکل خاصی از لحاظ استانداردهای موجود نداشته و فقط به این دلیل که قاچاقی وارد شده اند آتش زده شده اند خبر از تسویه حساب های باندی و لج بازی های جناحی می دهد.
سیگارها به هر حال قابل مصرف و فروش بود و پول آن می شد وارد خزانه ی دولت شود ولی وقتی به یاد می آوریم که چند وقت پیش داد و بیداد احمدی نژاد از انحصار واردات سیگار به دست کسانی که او مافیا می خواند در آمده بود می شود حرارت آن عصبانیت را در آتش زدن این سیگار ها دید. به قولی: دیگی که برای من نجوشه بذار کله سگ توش بجوشه.
Labels:
دولت نهم
خاتمی: اگر رهبری بخواهد می تواند جلوی تخریب ها را بگیرد
اگر سخنرانی اخیر خاتمی نمونه ای از تغییر روش او باشد باید آن را به فال نیک گرفت. او با شکایت از تخریب ها مشخصا مسئول ادامه ی تخریب ها را رهبری می داند و بی پرده می گوید که رهبری باید جانب انصاف را نگه دارد و از تخریب ها جلوگیری کند:
اگر تدبیری در سطح بالای کشور باشد، این تخریبها قابل کنترل است و در این صورت ما شاهد انتخابات پرشور خواهیم بود. امیدوارم با مسائل با تدبیر و انصاف برخورد نمائیم.
Labels:
انتخابات دهم,
سیاسی
۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه
چاره ی کار چیست؟
انتخابات اخیر باز باعث داغ تر شدن بحث های چاره جویانه شده است. فابیان عزیز بر پایه ی ناگزیزی انتخاب بین بد و بدتر (یک و دو) به قضیه نگاه می کند. مخالفت با چنین نگاهی سخت است ولی گمانم درجه ی قانع کنندگی این روش پایین آمده باشد و چون افراد را تا حدودی محکوم به انتخاب بین دو موقعیت می داند احساس ناخوشایندی را منتقل می کند. ولی انکار کردنی نیست که گاهی زندگی همین گونه است و ناچار باید به بد تن داد تا از بدتر گریخت.
کریسمون عزیز یک بار کلا از جنبه ی سیاسی بحث گریخته و چاره را در خود اصلاحی فردی دیده (و اینجا ) و بار دیگر همچون ترانه ی قطار اسپانیایی جیپسی کینگز کریس دی برگ دست آدم خوب ها از پیش باخته دانسته است و تقریبا قطع امید کرده است.
رودرانر عزیز هم با توجه به واقعیات روزمره تذکر داده که از انتخابات توقع نتایج انفجاری و معجزه های بخت آزمایی نداشته باشیم ولی در پست های بعدی اش نیم نگاهی هم به تصحیح رفتارهای فرهنگی دارد.
ورتیگونه عزیز اما تمام این درگیری ها را در نوشته ای درخور امتداد وزن کشی دو رویکرد می داند: یکی آن هایی که اصلاح این حکومت را ممکن می دانند و کسانی که اصلاح ساختاری را راه نجات می دانند.
کریسمون عزیز یک بار کلا از جنبه ی سیاسی بحث گریخته و چاره را در خود اصلاحی فردی دیده (و اینجا ) و بار دیگر همچون ترانه ی قطار اسپانیایی جیپسی کینگز کریس دی برگ دست آدم خوب ها از پیش باخته دانسته است و تقریبا قطع امید کرده است.
رودرانر عزیز هم با توجه به واقعیات روزمره تذکر داده که از انتخابات توقع نتایج انفجاری و معجزه های بخت آزمایی نداشته باشیم ولی در پست های بعدی اش نیم نگاهی هم به تصحیح رفتارهای فرهنگی دارد.
ورتیگونه عزیز اما تمام این درگیری ها را در نوشته ای درخور امتداد وزن کشی دو رویکرد می داند: یکی آن هایی که اصلاح این حکومت را ممکن می دانند و کسانی که اصلاح ساختاری را راه نجات می دانند.
رویکرد خودم البته همیشه این بوده که اولا هیچگاه نتوانسته ام کار بی سازمان و بی رهبری و اغلب زیان آور تحریمیان را تایید کنم. دوم اینکه گمان می کنم فارغ از اینکه چه چیزی ایده آل است باید دید چه چیزی ممکن است. باید به نتیجه گرفتن فکر کرد. نمی شود مثلا گفت که اکثر رای دهندگان عامی و احساساتی و کم اندیشه اند و بعد به جای آنکه راهی اندیشید که به هر حال با زبان خود آن ها با آن ها صحبت کرد تا قدمی به جلو برداشت از آن ها توقع داشت هم تحقیر و برچسب کم فهمی را قبول کنند و هم مانند روشن فکران تمام عیار عمل کنند. برای همین هم مثلا باید توجه داشت که احساسات خودش یک سرمایه ی مبارزات سیاسی است گرچه نمی تواند الزاما ابزار خوب رشد فرهنگی باشد. آنچه که من در بحث برخی دوستان نتوانستم ببینم این است که بین مبارزات کوتاه مدت و ناچار سیاسی و کارهای زیربنایی و دراز مدت فرهنگی تمایزی قایل نشده اند. آیا این جدایی را نباید قایل شد؟
پی نوشت: کریمسون عزیز اشتباه لپی ام را یاد آوری کرد. ممنون
پی نوشت: کریمسون عزیز اشتباه لپی ام را یاد آوری کرد. ممنون
Labels:
اجتماعی,
انتخابات دهم,
اندیشه,
سیاسی
۱۳۸۷ بهمن ۲۱, دوشنبه
در برابر آینه
تجربه ی غریبی است در برابر آینه ایستادن. نه فقط خود را دیدن بلکه در سکوت و بدون عجله به پستی بلندی های صورت نگاه کردن و بخصوص در چشم ها خیره شدن. تجربه ی من این است که نمی توان زیاد در چشم ها خیره شد. به نوعی شبیه گفت و گو با وجدان است. نوعی اعتراف کردن است در برابر خود. رازهای سر به مهرت به زبان می آیند و کارهای ناخوبت گریبانت را می گیرند.
البته شاید هم همه ی این ها برای من باشد. شاید کسی باشد که روزهای خوش و اعماق شادش را بکاود و از شیرین کاری هایش لذت ببرد. بله آن ها هم هستند ولی حداقل برای من شبیه خاطره گویی نیست. نمی دانم شاید بعضی چشم در چشم خویش از خویش قدردانی کنند. شاید بعضی به خویش افتخار کنند و شاید هم بعضی ترجیه بدهند که زیاد درونگرا نباشند و کلا سر به سر خود نگذارند و در خود خیره نشوند. هر چه هست برای من همیشه تجربه ی غریبی بوده است. برای شما چه؟
Labels:
تک گویی
۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه
نظر سنجی جهانی! بی بی سی

۱۳۸۷ بهمن ۱۷, پنجشنبه
بالاترین و دنباله
الف: حذف و خفه کردن کاری از سر زبونی است.
ب. بالاترین بخشی از زندگی مجازی جامعه ی ایرانی شده است. حذف شدنی نیست.
پ. ظاهرا این شر باعث خیری شده که شماری از کاربران بالاترین به سایت خوب دنبـالـه بروند و اتفاقا با خوش رویی و مهمان نوازی دنباله ای ها مواجه شده اند و جامعه ای متحدتر و نزدیکتر و بزرگتر شکل داده اند. به قول مولانا «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».
Labels:
سایت ها
بی لیاقتی جمهوری اسلامی و فریبکاری روسیه
سال گذشته بعد ازهشت سال تاخیر اعلام شد که بوشهر قطعا دردسامبر 2008 یا فوریه ی سال 2009 افتتاح می شود (و اینجا ). اما مجددا خبر داده اند که تا نیروگاه بوشهر تا پایان سال 2009 راه اندازی فنی خواهد شد .
گذشته از بی کفایتی دولت ایران روسیه نیز باید بداند که در این چند سال تنها چیزی که بدست آورده نفرت مردم ایران است. ما همان قدر از نظام جمهوری اسلامی شاکی هستیم که از حیله گری ها و دورویی ها و تحقیرهای دولت روسیه.
البته اگر جمهوری اسلامی به دشمنی تمام قد با غرب بر نخواسته بود مجبور نبود این گونه توسط دولت نادرست و فریبکار روسیه تحقیر شود. با وجود این، این رفتار روسیه در تاریخ روابط ایران و روسیه برای همیشه نقش خواهد بست و البته مطمئنا کشورهای دیگر نیز هنگام برقراری رابطه با روسیه نیم نگاهی به این بازی پست روسیه خواهند داشت.
۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه
سوء تفاهم
همه با سوء تفاهم زندگی می کنند و اسم آن را فهم می گذارند. دلیلش را از روانشناسان نپرسید از زبان شناسان بپرسید.
چگونه از مطلق بینی نجات پیدا کنیم؟

مثلا عدالت. بسیاری می گویند عدالت یک مفهوم و محبوب مطلق است. اما باز وقتی به بحث های دعا و مناجات می رسند می گویند اگر خدا با عدالت با انسان ها رفتار کند اغلب ما جهنمی هستیم بنابراین تنها در سایه ی فیض و رحمت ایشان است که شاید ما رنگ بهشت را ببینیم. از سوی دیگر کسی آن عدالتی که می گوید مطلق و بی زمان و مطلوب انسان است را تعریف نمی کند. چرا؟ چون تازه اختلاف آغاز می شود و مطلق نبودنش آشکار. مثلا بعضی می گویند «عدالت یعنی بودن یا گذاشتن هر چیز در جای خود». حالا بفرمایید بگویید جای هر چیز کجاست! در این جایابی اگر توانستید حتی ده نفر را دور هم جمع کنید که از سر آگاهی اتفاق نظر در باره ی جای هر چیز داشته باشند کاری غیر ممکن را انجام داده اید. اتفاقا اکثر دعواهای بشری سر همین تعریف و اجرای عدالت است.
بنابراین، اگر به جای مطلق انگاشتن آن، قبول کنیم که عدالت و دیگر مفاهیم شبیه آن با توجه به شرایط زمان و مکان و موقعیت های تاریخی و جغرافیایی ممکن است متفاوت باشد و باعث برتری و یا کمتری کسی نمی شود بهتر می شود دیگران را درک کرد و از منازعات دوری کرد.
۱۳۸۷ بهمن ۱۵, سهشنبه
آیا می توانی موهای فرفری ات را صاف کنی؟
بله می شود موهاهای فرفریی را که در آمده صاف کرد ولی از ریشه آن موها باز هم فرفری اند.
بارها متعجب شده اید که چقدر فلانی شبیه پدر یا مادر و یا هر دوی آن هاست. ولی کمتر توجه می کنیم که روح ما نیز این شباهت ها را دارد. آرامی، تندی، سخاوت، کم صبری، نشاط، بی اعتمادی، خوش بینی، بد بینی و ... اما روان شناسان می گویند که می شود خود را دوباره ساخت و عیب ها را برطرف کرد؟ لطفا از آن ها بپرسید: آیا می توانی موهای فرفری ات را صاف کنی؟ ظاهرش را نمی گویم خودش را.
۱۳۸۷ بهمن ۱۴, دوشنبه
سردرگمی و سئوال های بی جواب انتخاباتی
در توقع برد صد در صد ما را به بن بست کشانده است شاکی شدم که راه میانه گرفتن را نیاموخته ایم و از رابطه ای که دو طرف (نارفیق) برنده باشند گریزانیم هر چند این گریزانی به شکست ما و برنده شدن طرف ما بیانجامد!
از سوی دیگر در نوشته ی چرا آمدن خاتمی به مذاق تحول خواهان خوش نمی آید گفتم که به نظرم چون آمدن خاتمی همان قدر مردم را نجات خواهد داد که حکومت جمهوری اسلامی ایران را تحول خواهان آن را گزینه ی خوبی نمی دانند. اینان می گویند تا انتخابات آزاد برگزار نشود شرکت کردن در این دعواها صرفا آب به آسیاب ضد مردمی انحصارطلبان قدرت پرست ریختن است. واقعیت این است که گرچه شمار زیادی این نظر را قبول دارند ولی کمتر دیده ام کسی جایگزین فعالی (جز بی عملی تحریم) ارائه دهد و سئوال های بی جواب همچنان باقی است:
از سوی دیگر در نوشته ی چرا آمدن خاتمی به مذاق تحول خواهان خوش نمی آید گفتم که به نظرم چون آمدن خاتمی همان قدر مردم را نجات خواهد داد که حکومت جمهوری اسلامی ایران را تحول خواهان آن را گزینه ی خوبی نمی دانند. اینان می گویند تا انتخابات آزاد برگزار نشود شرکت کردن در این دعواها صرفا آب به آسیاب ضد مردمی انحصارطلبان قدرت پرست ریختن است. واقعیت این است که گرچه شمار زیادی این نظر را قبول دارند ولی کمتر دیده ام کسی جایگزین فعالی (جز بی عملی تحریم) ارائه دهد و سئوال های بی جواب همچنان باقی است:
اول: خسارت های تحریمی که تا حدودی باعث انتخاب احمدی نژاد شد را چه کسی به عهده می گیرد؟
دوم: اگر خودمان را راضی کنیم که با آمدن خاتمی طرف مقابل هم به دست آوردهایی می رسد (همه یا هیچ نخواستن) آن وقت نمی شود بهتر با قضیه کنار آمد؟
سوم: چگونه می توان جواب آنانی را داد که معتقدند آمدن خاتمی همه اش سود حکومت است و مردم در آن بازنده ی کامل خواهند بود؟
مهمترین سئوال:
چهارم: آیا باید بر اساس واقعیت ها تصمیم گرفت یا آرمان ها؟ اگر باز به سبب تحریم انتخابات (چه خاتمی باشد یا کروبی و یا میرحسین) احمدی نژاد بار دیگر انتخاب شود و چهار سال این کشور را ویران تر کند و سرمایه های آن را به باد دهد آن وقت گروه مرجع و تحصیل کرده ی تحریمی، مردم عامی را برای انتخاب احمدی نژاد سرزنش خواهند کرد و طعن خلایق هرچه لایق را به آن ها خواهند زد و خود را مبرا از سرزنش خواهند دانست؟
Labels:
انتخابات دهم
۱۳۸۷ بهمن ۱۳, یکشنبه
مصونیت مطلقه ی رفیق
حتی اگر وزیر باشی (همچون نوری و مهاجرانی) و خلاف نظر عده ای انحصار طلب و تنگ بین قدم برداشته باشی هم در خیابان می زنندت و هم از کار برکنارت می کنند. حتی اگر نماینده شورای شهر باشی و یا رییسش (همچون سعید حجاریان) به مغزت شلیک می کنند. اما اگر یک انصار حزب اللهی باشی و رفیق مصونیت مطلقه باشی می توانی راحت در خیابان مردم را ترور کنی (همچون سعید عسگر) و بعد آزاد آزاد بگردی و به ریش عدالت و اسلام و مردم و همه چیز بخندی. به این می گویند حکومت اسلامی و آزادی مطلق.
یا شاید فقط یک اعلامیه را به اشتباه چاپ کرده باشی (همچون کارگزاران) و عذر خواهی هم کرده باشی توقیفت می کنند. و یا شاید عکس یک تمساح کشیده باشی که هم قافیه باشد با کسی (همچون مصباح) به زندان می فرستندت و آواره ات می کنند (همچون نیک آهنگ). اما اگر رفیق مصونیت مطلقه باشی می توانی مخالفانت را به چاقوی زنجان حواله کنی و به هر کس که دلت خواست توهین کنی، برای هر کس که دلت خواست سناریوی لجن مالی بنویسی (همچون عکس بالا) ولی همچنان آزاد باشی که باز هم بنویسی. این است مفهوم آزادی در جمهوری اسلامی مصونیت مطلقه ی رفیق. (لینک خبر )
چرا می خواهند احمدی نژاد را نگه دارند
این دیگر راز پنهانی نیست که آیت الله خامنه ای در دوران اصلاحات اجازه ی رابطه برقرار کردن با آمریکا را از دولت خاتمی گرفت تا امتیاز این کار به نام اصلاح طلبان نوشته نشود.
حالا که این رابطه از هر زمانی نزدیکتر به نظر می رسد همان ها که خاتمی را مجبور کردند برای پیروی از فرمان ولایت فقیه در دسشویی سازمان ملل سنگر بگیرد! نگرانند که تا قبل از اینکه مزه ی میوه ی مسابقه ی رابطه برقرار کردن با آمریکا را بچشند اصلاح طلبان باز بر سر کار بیایند و پیروزی را به نام خود و مردم ثبت کنند.
حالا که این رابطه از هر زمانی نزدیکتر به نظر می رسد همان ها که خاتمی را مجبور کردند برای پیروی از فرمان ولایت فقیه در دسشویی سازمان ملل سنگر بگیرد! نگرانند که تا قبل از اینکه مزه ی میوه ی مسابقه ی رابطه برقرار کردن با آمریکا را بچشند اصلاح طلبان باز بر سر کار بیایند و پیروزی را به نام خود و مردم ثبت کنند.
سیاست خیلی دنیای کثیفی است دنیایی که به اسم مردم، مردم را وجه المصالحه ی بازی های خود قرار می دهد.
Labels:
انتخابات دهم,
سیاسی
اشتراک در:
پستها (Atom)