از طریق وبلاگ افکار انارخانم (که از دیرباز با آن آشنا بودم) برخوردم به بحثی که کیوان (وبلاگ 35 درجه ) باز کرده و برخی هم به همراهی یا پاسخگویی و مخالفت نوشته اند. گرچه در باره ی نوشته ها طبیعتا من هم نظراتی دارم ولی آن چه بیش از حد توجهم را جلب کرد مقدمه چینی و شیوه ی مطرح کردن بحث کیوان است. او که گمانم نه از سر فروتنی نخ نما بلکه از سر واقع گرایی تیتر دوم وبلاگش را «افکار آماتور» گذاشته است ابتدا در این پست سئوال می کند که آیا فهم ما از وفاداری و خیانت صرفا برساخته ی تکرار عرف است و یا اینکه چیزی مطلق در آن نهفته است. و البته با آگاهی از برخی برخوردها خواهش کرده که با خواندن پست او را قضاوت شخصیتی نکنند. آنگاه در پست مفصل تری(من و تن و يار مهربان ) ابتدا مفروضاتش را مطرح می کند تا خوانندگان بدانند او از چه موضعی صحبت می کند و این بهترین کاری است که باید هر کسی در ابتدای معرفی هر فکری انجام دهد. آنگاه نظراتش را معرفی می کند. مثلا اینکه تعمیم نظرات و تجربیات شخصی امان به تمام تجربه ی انسانی احمقانه است. بعد مطرح می کند که رفتار جنسی مرد و زن با هم تفاوت دارد ولی صادقانه اعلام می کند که ادعای تحقیق علمی ندارد و فقط از مشاهدات شخصی اش نتیجه گیری می کند که شاید درست یا نادرست باشد ولی ارزش این را دارد که مطرح بشود تا شاید با کمک دیگران نور بیشتری بر آن بتابد. آن وقت می رسیم که بند ششم نوشته اش که این نوشته را بیشتر برای آن بخش نوشته ام. می شود کاملا با این نوشته مخالف بود ولی شهامت فکر کردن و سئوال کردن نویسنده وبلاگ ستودنی است. گذشته از این ظاهرا این ها همه مقدمه است و قرار است نتیجه گیری بعدا بیاید:) ضمنا در پایین نوشته آدرس نوشته های مربوط هم داده شده که علاقه مندان می توانند مراجعه کنند. کامنت زیر تمام این پست ها هم خواندنی اند. ء
۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه
۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه
مشکلی به نام نیک آهنگ بودن!
نیک آهنگ کوثر و انتقادات تیزش ( بیشتر نوشتاری) سال هاست دوستان قدیم و هم کاران اصلاح طلب داخل کشوراش را آزار می دهد (و یا گاهی کیهانی ها و کیهانی مسلک ها از نظراتش برای تخریب اصلاح طلبان استفاده می کنند.) بخشی اش البته بر می گردد به روحیه ی عمیقا انتقاد گرش که او را مجبور به دوری از وطن هم کرده است. هر بار که انتخاباتی در پیش است بگو مگو بین نیک آهنگ و همکاران قدیمی اش بالا می گیرد. برای پی بردن به مشکلی به نام نیک آهنگ بودن باید حداقل دو سئوال را پاسخ داد. 1. تفاوت نیک آهنگ با روزنامه نگاران داخل ایران در چیست؟ آیا آن ها به اندازه ی کافی شجاع و منتقد نیستند؟ 2. چرا این قدر حساسیت در باره ی او وجود دارد؟
اول
الف. منتقدان داخلی تامین جانی و آزادی سیاسی لازم را برای بیان انتقادات تند و آشکار ندارند.ء
ب. منتقدان داخلی به سبب ارتباطات شغلی، تعهدات صنفی، وابستگی های گروهی به دسته های سیاسی و دوستی های شخصی بین ایشان و کنشگران سیاسی و اجتماعی آزادی انفرادی برای بیان نظرهای شخصی اشان ندارند و چه بسا که بسیاری جمع بودن را به فرد بودن ترجیح دهند (گاهی شاید افراد از نبود آزادی انفرادی آگاهی هم نداشته باشند). البته عباس عبدی استثناست که گمانم جایگاه سیاسی و سازمانی او فراتر از مقایسه اش با هم نسلی های نیک آهنگ باشد.ء
پ. انتقاداتی که روزنامه نگاران داخلی بیان کنند تاثیر مستقیم و حتی روزانه بر اشتغال و وضعیت مالی آن ها می گذارد در صورتی که نیک آهنگ انتقاداتش از یک طرف از طریق نشریات اینترنتی باعث درآمد برای او می شود و از سوی دیگر در آمد روزنامه نگاری اش در رسانه های کانادایی هیچگاه از قبل انتقاداتی که مطرح می کند آسیب نمی بیند (اگراحیانا تقویت نشود). (این ها را به عنوان عیب ذکر نمی کنم ولی واقعی بودنشان را نمی توان انکار کرد.)ء
دوم
الف: نیک آهنگ یکی از فعال ترین و باهوش ترین کارتونیست های همروزگار ماست. فعالیت های او در رسانه های مختلف در اوج دوران اصلاحات و زندان رفتنش و یا مجبور به ترک وطن کردنش در کنار فعالیت او در سایت های منتقد بعد از خروجش از ایران (روز، رادیو زمانه) و پر نویسی اش در وبلاگش (که بسیار صمیمی و بی فاصله می نویسد) او را چهره ای به روز و مورد توجه قرار داده است. او همیشه نگران وضع ایران بوده و تلاش کرده به دیگران بقوبالند که انتقاد بی رحم و گذار از چرخه های آزموده ی سیاست گزینه ی مناسب حرکت است. نیک آهنگ آن قدر در روزنامه نگاری معاصر ایران نقش داشته و دارد که توجه به نظراتش تا حدی ناگزیر ا ست.ء
ب: بخشی از این حساسیت ویژه را البته خود نیک آهنک با ذکر اینکه دوستان ایمیل زده اند و کامنت گذاشته ا ند و انتقاد کرده اند و چنین گفته اند و چنان اعتراض کرده اند به وجود می آورد. به عبارتی نیک آهنگ سعی می کند یه این ترتیب هم از دایره ی دوستان قدیمی جدا نشود و هم چنان نشان دهد که ارتباطش را با واقعیات داخل ایران حفظ کرده است. واقعیت این است که هیچ کدام از این اهداف عملا محقق نشده اند. اول اینکه با انتقاد از راه دور جمع های داخلی را هم متفرق و گیج کرده و در درجه ی دوم اتفاقا اعتراض کنندگان اکثرا به او تذکر می دهند که او از واقعیات ایران جدا شده است و به جای توجه به حال با استفاده از انبان خاطرات قدیم برای امروز نسخه می پیچد.ء
مطمئنا این ها تنها دلایل نیستند و این مشکل تنها مختص نیک آهنگ نیست. اما این مختصر گذرا شاید کمی از موقعیت هایی اینچنینی رمز گشایی کند.ء
پ. انتقاداتی که روزنامه نگاران داخلی بیان کنند تاثیر مستقیم و حتی روزانه بر اشتغال و وضعیت مالی آن ها می گذارد در صورتی که نیک آهنگ انتقاداتش از یک طرف از طریق نشریات اینترنتی باعث درآمد برای او می شود و از سوی دیگر در آمد روزنامه نگاری اش در رسانه های کانادایی هیچگاه از قبل انتقاداتی که مطرح می کند آسیب نمی بیند (اگراحیانا تقویت نشود). (این ها را به عنوان عیب ذکر نمی کنم ولی واقعی بودنشان را نمی توان انکار کرد.)ء
دوم
الف: نیک آهنگ یکی از فعال ترین و باهوش ترین کارتونیست های همروزگار ماست. فعالیت های او در رسانه های مختلف در اوج دوران اصلاحات و زندان رفتنش و یا مجبور به ترک وطن کردنش در کنار فعالیت او در سایت های منتقد بعد از خروجش از ایران (روز، رادیو زمانه) و پر نویسی اش در وبلاگش (که بسیار صمیمی و بی فاصله می نویسد) او را چهره ای به روز و مورد توجه قرار داده است. او همیشه نگران وضع ایران بوده و تلاش کرده به دیگران بقوبالند که انتقاد بی رحم و گذار از چرخه های آزموده ی سیاست گزینه ی مناسب حرکت است. نیک آهنگ آن قدر در روزنامه نگاری معاصر ایران نقش داشته و دارد که توجه به نظراتش تا حدی ناگزیر ا ست.ء
ب: بخشی از این حساسیت ویژه را البته خود نیک آهنک با ذکر اینکه دوستان ایمیل زده اند و کامنت گذاشته ا ند و انتقاد کرده اند و چنین گفته اند و چنان اعتراض کرده اند به وجود می آورد. به عبارتی نیک آهنگ سعی می کند یه این ترتیب هم از دایره ی دوستان قدیمی جدا نشود و هم چنان نشان دهد که ارتباطش را با واقعیات داخل ایران حفظ کرده است. واقعیت این است که هیچ کدام از این اهداف عملا محقق نشده اند. اول اینکه با انتقاد از راه دور جمع های داخلی را هم متفرق و گیج کرده و در درجه ی دوم اتفاقا اعتراض کنندگان اکثرا به او تذکر می دهند که او از واقعیات ایران جدا شده است و به جای توجه به حال با استفاده از انبان خاطرات قدیم برای امروز نسخه می پیچد.ء
مطمئنا این ها تنها دلایل نیستند و این مشکل تنها مختص نیک آهنگ نیست. اما این مختصر گذرا شاید کمی از موقعیت هایی اینچنینی رمز گشایی کند.ء
Labels:
اجتماعی,
انتخابات دهم,
سایت ها,
سیاسی
۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه
دیگر ایران جزوی از دنیا نیست؟
خبرگزاری فرانسوی در اینجا خبر می دهد که پیرترین فرد دنیا در آمریکا درگذشت. او 115 سال و 220 روز سن داشته است. و حالا پیرترین فرد یک زن پرتغالی است که 15 سال و 78 روز سن دارد.
این در حالی است که یک هفته قبل خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش می دهد که یک زائر مکه 116 سال سن دارد.
انگار دیگر همه توافق کرده اند که ایران کره شمالی دوم باید بشود!ء
انگار دیگر همه توافق کرده اند که ایران کره شمالی دوم باید بشود!ء
Labels:
گوناگون
یک نکته ی کوچک اما مهم پیش گیری از آتش سوزی
سشوارها جدید گمانم بیشترشان یک گرماسنج دارند که بعد از مدتی که خیلی کار کرده باشند اگر سشوار را خاموش و دوباره روشن کنید از روش شدن دوباره سشوار جلوگیری می کند. یعنی با وجودی که دکمه ی سشوار روشن است خود سشوار خاموش می ماند. اما پس از ان که گرما سنج خنک شود سشوار خودبخود روشن می شود. خیلی امکان دارد کسی در این حالت سشوار را رها کند به اتاق و یا طبقه ی دیگری و یا حتی سرکار برود درحالی که سشوار در نبود فرد در آنجا روشن می شود و اتفاقی که نباید شاید بیافتد... درس و نکته ای که چندی پیش با قیمت بسیار زیاد و تلخی آموختم. یادمان باشد سشوار را خاموش کنیم یا همیشه پس از استفاده آن را از برق بکشیم. همین.ء
Labels:
اجتماعی
۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه
بلندگوی دولت در اعترافی طالبانی: دمکراسی، جامعه ی مدنی و توسعه ضد الهی اند
به امید تخریب گنجی و شاید اصطلاح طلبان رجا نیوز ناخواسته راز مگوی دولت نهمیان را علنی کرد .ء
«گنجي كه گويا فهميده كه ذات توحيدي دين با ذات اومانيستي و ضد الهي مباحثي چون دموكراسي ، جامعه مدني (civil society) و توسعه(modernization) داراي تناقض ماهوي است ... «
جالب اینجاست که با این اعتراف احمدی نژادی ها ناخواسته حرف های گنجی را تایید کرده اند و مشروعیت خودشان را هم که با رای انتخاب شده اند زیر سئوال برده اند. حالا می شود پیش بینی کرد قرار است از صندوق های رای سردار محصولی چه دمکراسی یی خارج شود. و شاید مهمتر از همه این که مشروعیت تمام جمهوری اسلامی که افتخارش به این است که در همه پرسی سال 1358 با رای 98 درصدی به تایید مردم رسید نیز باد هوا شد رفت! حالا خوب است این اعتراف بزرگ ذوب شدگان در ولایت فقیه را بگذارید کنار جمله ی معروف آیت الله خمینی: «میزان رای مردم است.» از کنار این اعتراف طالبانی رجا نیوزی ها نباید آسان گذشت.ء
ء
ء
کمی با ربط: دلم به حال بسیجییانی که به اسم دولت نهم بد نام شده اند می سوزد
۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه
امر به منکر از جانب رییس جمهور انقلابی-اسلامی: آمار سازی کنید
آقای احمدی نژاد سه سال و نیم رییس جمهور بوده است و به جای ارائه ی کارنامه ی دولتش، در مجمع عمومی بانک مرکزی از بانک مرکزی می خواهد که «روشهاي محاسبه نرخ رشد و تورم بايد مبتني بر شرايط جامعه باشد» . این یعنی اینکه: جواب معادله ی معروف «دو ضربدر دو» بستگی به وضع جامعه دارد: ممکن است سه یا چهار یا پنج یا حتی 138 بشود (همان کاری که مجلس با علم ریاضی کرد و محصولی را با نیم نفر اکثریت وزیر کرد!) به زبان دیگر ایشان می خواهد که علم اقتصاد و متغیر های اندازه ی گیری رشد و تورم را چنان به روش های انقلابی تحریف کنند و تغییر بدهند تا از دل آن بشود آمار داد که دولت فخیمه ی ایشان هم رشد در کارنامه اش دارد و هم تورم آن چیزی نیست که مردم عذاب آن را می کشند.
ایشان همچنین می خواهد که «تحليلهاي ارائه شده از سوي بانك مركزي بايد اميدبخش باشد.» حالا این را مقایسه کنید با تحلیل ها و امار و حتی پیش بینی هایی که هر روزه از طرف منابع مختلف غربی می شنویم که با استناد به همان ها ایشان از سقوط اقتصادی غرب دست افشانی و پای کوبی می کند. امر به معروف دولت نهم را با چماق ها و افتابه های انتظامی در خیابان ها دیده ایم و حالا این هم امر به منکرش. دروغ بگوییم تا اسلام پیروز شود!ء
۱۳۸۷ آبان ۲۶, یکشنبه
چند ماه گذشت ...
ء... نه تلخی ها کمترشده اند و نه احساس کوتاهی کردن قابل سرپوش گذاشتن است. باز می نویسم ولی با گذاشتن وقت کمتر و به دو دلیل: یک: دوستان مجازی واقعی بسیار گران قدری دارم که حاضر نیستم آن ها را نیز از دست بدهم و بودن شریف اشان را نادیده بگیرم؛ کسانی که بودنشان بوی اصالت می دهد و دوستی اشان عمیق و فخیم است (:همدردی هایتان سخت کمکم کرد. مرحمی بود واقعی. سپاس گزارم بسیار.) دوم: ایران هر روز ویران تر می شود و اگر کمترین کاری می شود برایش انجام داد نباید کوتاهی کرد. هم اندیشی همیشه از تک اندیشی سازنده تر است. ء
Labels:
تک گویی
اشتراک در:
پستها (Atom)