۱۳۸۷ خرداد ۸, چهارشنبه

توضیح جالب و تامل برانگیز موزه ی بریتانیا در باره ی لوح حقوق بشر کورش بزرگ

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
برای بزرگتر دیدن روی عکس ها کلیک کنید

آخر هفته سری به موزه ی بریتانیا (British Museum) زدم. به زور یک ده ام آن را دیدم! و دیدنی ها زیاد بود. در قسمت ایران باستان نوشته ی زیر لوح پرآوازه ی کورش بزرگ سخت توجهم را جلب کرد. زمانی که ما به ارزانی مولوی امان را تقدیم ترکیه کرده ایم و دیگر آثار ملی امان با بغض، نامهربانی و یا بی توجهی از معرفی و حمایت و محافظت محرومند این توضیح شاید برای بسیاری عبرت آموز باشد. این توضیح نقش پیش دستانه محمدرضا شاه پهلوی در ثبت شناسنامه ی بین المللی لوح حقوق بشر کورش بزرگ به نام ایران را نشان می دهد. بخشی از نوشته را ترجمه می کنم.


استوانه ی کورش سال 1879 از سایت باستانی بابل بدست آمد. قریب به 100 سال این استوانه بخشی از افتخارات تبلیغاتی بین النهرین بود ولی وقتی شاه ایران در سال 1971 آن را به عنوان تصویر اصلی جشن های 2500 ساله شاهنشاهی استفاده کرد همه چیز تغییر کرد. بعد از آن این استوانه بر روی پول، تمبر و سکه های گوناگون ظاهر شد و با وجودی که سندی بابلی است امروزه به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران شناخته می شود.


۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

هیچ کس حق ندارد به هیچ دلیلی کاربران بالاترین را «گوساله» بنامد

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
روز گذشته وقتی منفی های غیر اصولی در جامعه ی بالاترین را به شوخی گرفتم و مشخصا ذکر کردم که منفی های اصولی از این شوخی خارج هستند کاربران بسیاری همراهی کردند و نارضایتی اشان را از منفی های بی قاعده نشان دادند. اما شگفت آن که گرچه گفته بودم منظور منفی های نا درست است کاربری که همیشه گفته قانون را دوست می دارد در نظری بسیاری عجیب به کاربران بالاترین توهینی نا بخشودنی می کند. عدم توافق بین کاربران همیشه بوده ولی کاربران را به اسم قانون گرایی «گوساله» خواندن سخت خارج از ادب و معرفت است و در هیچ فرهنگ و با هیچ نگاهی پذیرفتنی نیست. کسی که دیگران را گوساله ببیند قبل از هر چیز قانون انسان بودن را زیر پا گذاشته است. تو گویی فرهنگ بزغاله دانستن و گوساله خواندن منتقدان دارد حسابی قانونمند و محترم می شود!

علاوه بر آن، ایشان از وجود گروهی سرخ پوستی! برای نجات بالاترین از سقوط به قهقرا خبر داده است! بخوانید:

این وسط عده‌ای (قبیله سرخپوستها؟ :) ) برای برگشتن به کیفیت سابق و یا حتی‌المقدور جلوگیری از به قهقرا رفتن بیشتر، جای موج سواری و سوءاستفاده از وضعیت موجود و گلم گلم گفتن و محبوبیت خریدن، قوانین رو زیر اشتباهات عمدی و سهوی یادآوری می‌کنند و بیاد روزهای گذشته بالاترین، مغضوب شدن نزد این عده بیشتر رو به جون می‌خرند.
در مورد کوچکترین بی‌ادبی٬ اهانت و... در نظرات کاربر یک روزه، یک ساله و گوساله از گزارش تخلف دریغ نفرمایید که اگر منجر به اخراج نشه در پروندش باقی می‌مونه تا با گزارشهای بعدی روی هم اثر کنه.

چند سئوال از این گروه سرخ پوستی!:
1. سوء استفاده از کدام وضعیت و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟ چه کسی خبر داده که بالاترین سقوط کرده؟ از کجا سقوط کرده؟ تاریخش کی بوده است؟ اگر هم سقوط کرده مسئولیت شما در جلوگیری از این سقوط و بعد گوساله خواندن کاربران چیست؟ چه کسی با کدام ترازو و طی کدام بررسی آماری و علمی کیفیت سابق و کیفیت الان بالاترین را سنجیده و کشف کرده که بالاترین در حال رفتن به قهقراست؟

2. چه کسی این (به قول ایشان) قبیله ی سرخ پوستی! را منصوب و یا انتخاب کرده تا بالاترین را نجات دهد؟ چه کسی تفسیر و قرائت ایشان از قانون در بالاترین را تایید کرده که ایشان سخت کمر همت قبیله ای به پیاده کردن آن بسته اند؟ مدیران بالاترین باید پاسخ گو باشند که آیا چنین گروهی با انتخاب و سرپرستی مدیران بالاترین در حال فعالیت است. اعضای این گروه چه کسانی هستند و آیا آن ها توهینی اینچنینی را تایید می کنند؟

3. گیریم محفلتان را کاملا شخصی شکل داده باشید آن وقت یعنی واقعا این گروه سرخ پوستی با این مقدار احترام به کاربران قصد دارند بالاترین را نجات بدهند؟ یعنی با همین دسته بندی یی که از کاربران دارید «کاربر یک روزه، یک ساله و گوساله» قصد دارید بالاترین را نجات دهید؟ اگر هم واقعا قهقرایی در کار باشد گمانم لازم نیست دورتر از گروه سرخ پوستی رفت تا آن را پیدا کرد.

پایان اینکه ای دوست: مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان

* گرچه جامعه بالاترین به خودی خود مهم است و رفتار در آن احتیاج به نقادی دارد ولی کلا نگاهم به رویکردهای مثلا اصلاح طلبانه ای است که اصالت ندارد و در بطن خود مستبد وحذف کننده و تحقیر گر هستند.ء

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

شوخی با رای منفی در بالاترین

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
یادک: این نوشته طنز است و رای های منفی غیر اصولی در بالاترین را به شوخی می گیرد و نه رای های منفی درست را.

دعا در غربت برای منفی های بالاترین: خدایا این بالاترین را از ما نگیر تا فراموش نکنیم زندگی در ایران چگونه است.

شیخنا «وب 2 خان بالا علاف» رای های منفی هردنبیلی بالاترین را چنین تفسیر کرده اند:

1. رای منفی تکراری: چنان باشد که شما لینک را دیده باشی چه در بالاترین باشد یا کمی بالاتر از آن یا کمی پایین تر از آن. فرقی نمی کند که خانه ی خاله دیده باشید یا در میل باکس شخصی اتان. دیدن شما کفایت می کند. بی خیال که چهل و هشت و نیم نفر دیگر رای مثبت داده اند که یعنی ندیده بودند یا دوست دارند دوباره ببینند.
احساس روانی: من چقدر از این ملت بیشتر خوانده ام و چقدر لینک بیشتر دیده ام!

2. نقض کپی رایت: آن باشد که یک مادر مرده ای عکسی از جاهای عمومی برداشته و در هجره ی قراضه وبلاگش گذاشته تا دو تا مشتری بیشتر کاسبی کند. چه غلطا! (اگر همین را از یک سایت عکس جمع کنی خارجگینی لینک کرده می بود آن وقت اصلا منفی نمی گرفت و می شد: به به ... به به ... خیلی ممنون .... خیلی ممنون...!)
احساس روانی: من چقدر خارجی فکر می کنم! من چقدر نورافکنفکر هستم!

3. توهین آمیز: در این باب اقوال فراوان و جنبه های بسیار است لیکن بیشتر در امورات سیاسی- مذهبی کاربرد فراوان دارد. چنان است که سلطنت طلب را پرچم جمهوری اسلامی توهین بودی و برای سکولار آوردن نام حضرت برای امامان دشنامی بودی ناموسی! این مقوله مقالات می طلبد و در این مختصر نگنجد.
احساس روانی: احساس فحش ناموسی به طرف مقابل دادن!

4. تیتر و توضیح نامناسب: آن راگویند که نام لینک دهنده در زیر توضیحات به چشمان مبارک شما بیاید و در یابید که او همان کاربری است که خیلی از او بدتان می آید. دلیلی بهتر از این می خواهید؟ البته اگر اسم کاربر در تیتر هم آمده باشد که دیگر منفی می شود اوجب واجبات.
احساس روانی: از تو خوشم نمی آد داشم! گرفتی؟ (صدای پنجه بکس و دستمال زدن)

5. وقت تلف کنی: (همان تغییر یافته ی «وقتی که تلافی می کنم») آن گاه است که نخواهی سر به تن لینک دهنده باشد و یا عزم کرده باشی پوززنی کرده باشی خفن! البته واجب عینی است که بعد از دادن رای منفی وقت تلف کنی 182 کامنت یا بیشتر بگذاری و 243 دقیقه یا بیشتر وقت صرف کنی و با ژست عاقل اندر سفیه توضیح بدهی که چرا آن لینک وقت تلف کنی بوده است. در این حالت باید با تاسی به سنگ پای قزوین سعی کرد پوزه ی طرف را به خاک مالید.
احساس روانی:آخیییی .... دلم خنک شد!

6. غیر واقعی: آن باشد که شخص شخیص شما آن را غیر واقعی تشخیص بدهید. همین و ختم کلام.
احساس روانی: خفه شو بابا!

7. نقض حریم خصوصی: آن باشد که بخواهی هردنبیلی رای داده باشی و دیگران را هم بخندانی!
احساس روانی: شوخی شوخی نمودمش!

8. سایر قوانین: (نام دیگرش: «انداختن کاربران به جان هم») ان گاه باشد که منفی خونتان حسابی پایین آمده باشد و شدید احتیاج به ژست قانون مند بودن هم داشته باشید.
احساس روانی: دم مدیران بالاترین گرم! ساخته شدم!


افزونه ی بسیار مهم: از آنجایی که گاهی لینک دهنده پوست کلفت است و یا کمی تا قسمتی خرفت است و سیگنال را درست نمی گیرد در تمام موارد بالا گاهی واجب می آید که برو بچ را هم خبر کرد و با حمله گاز انبری و ژست روشنفکرانه لینک دهنده و لینکش را از صحنه ی بالاترین و وسط ترین و دورترین و نزدیک ترین حذف کرد.
احساس روانی: پیروزی قبیله ای! بچه محل نیستی!؟ پــــــــــخ!!ء

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبه

ادبیات و تحلیل رییس جمهور (یا مسعود شصت چی؟): دیدند اِِ .... همین‌طور جلو چشمشون ایران شد هسته‌ای

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
ادبیات هر کس نشان دهنده ی میزان فرهیختگی و برملا کننده درونیات افراد است . آقا ی احمدی نژاد در سخنرانی توجه برانگیز اخیرش باز با استفاده کردن از ادبیاتی که بیشتر به گفت و گوهای کاملا غیر رسمی و محفل های کاملا عامیانه وبا نگاهی کوچه خیابانی به بررسی مسایل حساس ایران و جهان پرداخته و با همین زبان آن ها را نقد و تحلیل کرده است. شگفتی اصلی در این است که چرا بعد از حدود سه سال ریاست جمهوری هنوز هم کسی به ایشان یاد آوری نمی کند که ا یشان مثلا رییس جمهور است هر چقدر هم که اشتباهی. در زیر نمونه ای از سخنان ایشان که را که ماه گذشته ایراد کرده و تازه رو شده است را می بینید. گذشته از ادبیات (که خود گویای نوع نگاه ایشان است)، تضاد های فراوان و ساده انگاری و یا مطلق انگاری های حرف های ایشان بار دیگر تاکید می کند که انگار از صدر تا ذیل ایران را مردان اشتباهی اداره می کنند. (هر کدام از موارد زیر به تنهایی جای تامل دارد.) متن کامل سخنرانی. ء

· اولاً نفت گران شده است خوب به دولت چه ربطی داره؟ مگه نفت همه‌اش میاد تو کیسه دولت؟


· در افتادن با گردن‌کلفت‌هایی است که اساس نظام رو می‌خواهند، همه چیز نظام رو می‌خواهند. نمی‌خواهم حالا باز کنم شما بهتر از من می‌دانید همشون فعالند. سیستم پولی دارند، اقتصادی دارند.


· هر جایی می‌ریری میزنی می‌بینی اوه یه سلسله! گفتم در یه جلسه یه نخ رو می‌کشی می‌بینی پنجاه تا صدا درمیاد.


· در یه جلسه‌ای که با هم داشتند اون رئیس کلشون گفته بود فلانی هر چه قدر تلاش بکنه ما می‌زنیمش زمین! برای اینکه دو جا دست ماست. یکی نفت و یکی بانکه.


· در بخش علمی و تولید علم در همین دو سال و نیم به اندازه دو برابر کل این 5 سال تولید علم شده در کشور .در اختراعات و فن‌آوری توی این دو سال و نیم بیش از کل 5 سال تولید اختراع داشتیم. فقط توی سال 86 یک و نیم برابر کل 5 سال تولید اختراع شد.


· ما شما ببینید من می‌گم اصلاً نمی‌خوام، چون این فضاها را به ضرر کشور می‌دانم ولی بدونید که اگر یه روزی در این سینه باز بشه خیلی حرف‌ها هست برای گفتن.


· یعنی حضرت فاطمه استمرار جریان امامت است. همه هستی برای اوست و به واسطه اونهاست و برای حاکمیت اونهاست. همه درد بشر غفلت از این حقیقت است. همه مشکلات ناشی از غفلت از این حقیقت است جداشدن از این حب‌الله است. خارج از این حقیقت چیزی وجودنداره در عالم ظلمات است.


· حقیقتی وجود نداره در عالم به جز امام؟ چی هست بگید. اصلاً حقیقتی جاری نمی‌شه خوبی‌ای محقق نمی‌شه. نعمتی منتشر نمی‌شود. رحمی نیست مروتی نیست ایمانی نیست توحیدی نیست. چطور می‌تونه محقق بشود؟ یه نفر موحد بشود یعنی مورد عنایت خدا قرار گرفته است. واسطه این عنایت کیه؟ امام است. غیر از امام است؟


· و ما توی این دو سال و نیم البته در تمام دوران انقلاب در همه عالم هستی جاریست به شما عرض کنم ما دست این مدیریت الهی رو هر روز داریم می‌بینیم‌ ها! خدا خودش شاهده که ما می‌بینیم. اغراق نمی‌گم. ندیده‌ رو عرض نمی‌کنم خدمتتون.


· کی ما رو تو جنگ پیروز کرد؟ هنوز مبحوطند قدرت‌های بزرگ. این اربده‌هایی که می‌زنند و هی زنجیر پاره می‌کنند و می‌جوند. چون هنوز باور نمی‌تونند بکنند می‌بینند اِه ... به رغم اون‌ها همشون بسیج شدند، سخت‌ترین روش‌ها رو به کار گرفتند، دیدند اِِ .... همین‌طور جلو چشمشون ایران شد هسته‌ای. همین‌طوری شد.به خدا دست مدیریت امام رو میبینیم تو این صحنه. در خیلی از جاها می‌بینیم.


· دقیقه همه توهین‌های عالم رو جمع کرد به ما گفت. اون خوب خوب‌اش این بود که می‌گفت: حالا به مزخرفات این آقا گوش دهید! اون خوب خوبش این بود. خوب خوبش.


· یعنی أنقدر توهین رو برده بودند بالا که دیگه اگر ما منصرف نشدیم از صحبت کردن، و نتونیم دیگه صحبت کنیم. و بعد اونها یه ادعا نامه علیه ملت ما از موضع دانشگاه این دفعه نه از موضع سیاستمداران! خوب این داشت فحش می‌داد. من هم نشسته بودم اونجا می‌خندیدم.


· من یه لحظه می‌دیدم که این خیلی داره میاد جلو گفتم بیا بیا بیا بیا داری میای تو تیررس خوب داری میای.


· عزیزان من ما چیزی جز امام نداریم اصلا در عالم حقیقتی جز امام نیست تکیه‌گاهی جز امام نداریم ماموریتی جز دعوت به امام نداریم بابا همه مشکلات عالم از مدیریته از این مدیریت‌های فاسد است.



- اینا آدم کشند اینا گفتند اسرائیل باید از بین برود. اینا نمی‌دونم چین چیچین چیچین! همین‌جوری فهش میداد. این مرحله دوم


۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۶, دوشنبه

جمهوری شیر تو شیر اسلامی: مجلس امام زمانی تصویب می کند ولی دولت امام زمانی اجرا نمی کند

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
علی عسگری نماینده مجلس هفتم اعلام کرده است :
«نتيجه عملكرد ضعيف هيات رييسه مجلس اين شده است كه الان مجلس قانون تصويب می كند ولی احمدی نژاد اين قانون را اجرا نمی كند و به آن چيزی كه دلخواه خودش است عمل مي كند.»

از آنجاییکه احکام نمایندگی مجلس هفتم را امام زمان امضاء کرده است و دولت نهم نیز یک اتوبان برای آمدن امام زمان درست کرده است و عریضه اش را در ابتدای دولت به چاه جمکران انداخته و وظیفه اش را آماده کردن جهان (و نه فقط ایران) برای ظهور امام زمان می داند و خطابه اش در سازمان ملل را با آرزوی ظهور او شروع کرده است از صحبت بالا چند نتیجه محتمل است:

1. حداقل ادعای یکی از این امام زمانی ها قلابی است و برای سیاه کردن ملت است.

2. یک نفر امضای امام زمان را جعل کرده بوده است. جاعل باید به سزای اعمال غیراصولگرایانه اش برسد.

3. جناح های مختلف سیاسی ایران از بس که هفت خطند توانسته اند امام زمان را دور بزنند و هر دوتایشان امام زمان را لابی کرده اند و توانسته اند حمایت او را جلب کنند.

4. امام زمان اصلا به قانون احترام نمی گذارد و یک طورایی با خودش نیز درگیر است.

5. قائلان به پویایی فقه شیعه می گویند: چون مجلس هفتم در یک زمان خاصی شکل گرفت و دولت نهم در زمان دیگری، هر دو قوای جمهوری اسلامی تحت حمایت کامل امام زمان قرار دارند. چرا؟ چون ایشان امام زمان هستند حق دارند هر زمان از هر کسی که دلشان می خواهد حمایت کنند.

6. بعضی سست ایمانان نیز می خواهند از این طریق در معصومیت امام زمان تردید کنند و می گویند که امام زمان در باره ی یکی از آن ها اشتباه کرده است. این نظریه به دلیل کفر آمیز بودن کلا رد شده است.

7. برخی آگاهان که از ترس جان جرات نمی کنند اسمشان را بگویند می گویند که این ها هر دو دروغ می گویند به دو دلیل خیلی مهم: الف: امام زمان کلا مهر می زند و امضا نمی کند. ب. امام زمان اصولا با اسب می آید و از بزرگراه ظهور نمی کند.

8. برخی نیروهای اصولگراتر هم اعلام کرده اند که این ها هر دویشان خالی بندی می فرمایند. امام زمان به هیچ دسته ای تعلق ندارد و شخصیت مستقلی دارد. بنا بر نظر این دسته امام زمان فقط با نمایندگان مستقل وفاق دارد. قرار است بر این اساس فراکسیون امام زمانی های مستقل در مجلس هشتم تشکیل شود.

9. برخی منابع غیر رسمی نیز اعلام کرده اند که یکی از این امام زمانی ها در جلسه ای خصوصی با ناراحتی و پشیمانی اعلام کرده است: یکی به من گفت: «محموت من هاله ی تو رو دیدم.» یکی گفت: «محموت تو عین خود پیامبری.» یک هم گفت: «محموت تو معجزه ی هزاره ی سومی.» اقا گناه من چیه؟ من امام زمانی نیستم. من اشتباهی ام. من فقط جوگیر شده بودم!

10. دست آخر اینکه در این بین خبرگزاری های توطئه افکن دشمن بیکار ننشسته و با شیطنت گفته اند: مگر شما نمی گویید که رهبر انقلاب نایب راستین امام زمان است؟ خب بروید از ایشان بپرسید که کدامیک دروغ می گوید و قلابی است. این خبرگزاری ها وقتی با سکوت مسئولان جمهوری امام زمانی مواجه شدند به شیطنتشان افزودند و گفتند: نکند خود ایشان هم بعله؟

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

چه سودی دارد شما دست من را ببوسید و من بروم پای رییس فلان آژانس را بمالم؟

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
روز معلم آمد و رفت و باز مثل همیشه تب قربان صدقه رفتن های بی مایه و توخالی ما بالا گرفت. اما معلم عزیزم من دستت را نمی بوسم؛ دولت باید دستت را ببوسد. معلمی هم یک شغل است مثل تمامی شغل های دیگر. یک معلم هم در برابر حقوقی که می گیرد کار می کند. کسی دست کارمند اداره ی ثبت را نمی بوسد ولی انگار مد شده است که دست معلمان را باید بوسید حتی اگر احمدی نژاد باشی! اکثرا هم احترام تو خالی است. حالا اگر کسی بیاید بگوید که معلم ها به اندازه ای که کار می کنند حقوق نمی گیرند آن وقت این چه ربطی به دست بوسیدن دارد؟ خیلی از شغل های دیگر هم هستند که به اندازه ای که کار می کنند حقوق نمی گیرند. تو گویی همه ی ما در دام احمقانه حکومتی یی گیر افتاده ایم که می خواهد سر معلم های بیچاره را با دست بوسی شیره بمالد و این طوری خفه اش کند.

من معلم بوده ام و ترجیح می دهم به جای اینکه کسی بیاید دستم را ببوسد دولت زندگی ام را تامین کند و به جای ماستمالی کردن حق و حقوقم کاری کنند که به عزت نفس برسم تا دانش آموزانی با عزت نفس تربیت کنم و وظیفه ام را درست انجام بدهم نه اینکه مسافرکشی کنم و یا در آژانس ها کار کنم و یا هزار زهر مار دیگر که هیچ گاه نمی گذارند همان شغل معلمی ام را هم درست انجام بدهم. چه سودی دارد شما دست من را ببوسید و من بروم پای رییس فلان آژانس را بمالم؟ می شود با این دست بوسی های دروغین اینقدر ناراستی و ریا و ماستمالی کردن و تبعیض به دانش آموزان یاد ندهید؟ آقایان دستم را نبوسید حقم را به دستم برسانید تا نیازمند نباشم. ء

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

Make Sense Who May

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
Time passes
That is all.
Make sense who may
I switch off.

Samuel Beckett
(1906-1989)