۱۳۸۶ آبان ۹, چهارشنبه

عنوان نویسی یا عشق در نگاه اول

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
وقتی متنی را می خوانیم، به نقاشی یا عکسی نگاه می کنیم و یا حتی منظره ای می بینیم و می خواهیم تیتری برای آن انتخاب می کنیم می کوشیم آن عنوان به بهترین بیان گویای فهم ما از آن موضوع باشد. گاهی نیز به عمد عنوانی انتخاب می کنیم تا توجه مخاطبمان را به بخش خاصی از موضوع هدایت کنیم و یا حتی روایتی دیگر گون (انتقادی، طنز، هنری، متضاد و ...) از اثر ارائه دهیم. امکانات زیادی برای تعریف عنوان وجود دارد اما واقعیت مشترک همه این ها این است که تیتر به مقدار زیادی نوعی تفسیر ذهنی و یا هدایت عمدی است که به نگاه و یا هدف فرد مربوط می شود.

اغراق نیست اگر بگوییم سرخط یا همان تیتر در دنیای رسانه ها مهمترین کار است. تیتر می تواند مس را طلا نشان دهد و یا طلا را تا حد مس نزول دهد. تیتر یک نوع بازی ذهنی است با مخاطب که اگر به خوبی انجام شود رابطه ی بین اثر و مخاطب را تضمین می کند. تیتر می تواند گویا و یا مبهم باشد. ولی اگر یک عنوان آنقدر گویا باشد که لذت کشف و درگیری مخاطب با اثر را از او بگیرد (به عبارتی به شعور او بی توجهی کند) بی اثر و ناخوب می شود. همچنین اگر آن قدر مبهم باشد که مخاطب را در گیجی تمام رها کند باز از رسیدن به مقصد دور می ماند.

خلاصه آن که تیتر نه باید کاملا عریان باشد و نه کاملا پوشیده. تیتر باید عشوه گری کند: هم دل ببرد و هم روی ببندد. گاهی نیز شاید به مغازله ای کوتاه راضی شود. و یا حتی می توان دید تیترهایی که یکسره با مخاطب نرد عشق می بازند و چونان چشمانی سحار چنان مخاطب را در خویش اسیر نگاه می دارند که دیگر نه امکان و نه حاجتی به بیشتر و پیشتر رفتن می ماند.

تا بعد ...

نکته: از صدها نکته چند گفتم که از نگفتن شاید بهتر باشد. بهتر گویان دریغ نکنند.ء

آقای احمدی نژاد ببینید چگونه ایران و ایرانیان را سخره ی دیگران کرده اید!

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
آقای احمدی نژاد بارها خود را به جامعه ی دانشگاهی منتسب دانسته اید و سعی کرده اید مثلا از قله های علم و دانش صحبت کنید و از آبروی ایران. آن سابقه پیش کش، اگر اندکی از جوانمردی کارگرانه ای که می دانم در کارگاه هر آهنگری یافت می شود (و شما نیز یک آهنگر زاده اید) به کار برید و به عکس های زیر نگاهی کنید شاید قدر جوی در شیوه ی کشورداری و شعار پردازی و دشمن سازی تجدید نظر کنید و این قدر به فرهنگ ایران و تاریخ و فرزندانش ناجوانمردی نکنید. داستان این است: روزنامه ی تارت روزنامه ی طنزی است که در بیشتر دانشگاه های مهم انگلستان رایگان توزیع می شود. جالب است بدانید که در اولین شماره آن بوش و شما تنها میهمانان افتخاری بین المللی اش برای مضحکه بودید! و البته ایران بی گناه نیز در همین آتش با شما می سوزد.ء

در کل روزنامه ی 16 صفحه ای تنها دو نقل قول وجود دارد که یکی از آنها به شما تعلق دارد (گرچه مرجع را اشتباه گفته است): ء


و البته پیشرفت های علمی اتان نیز در ستون علمی اینگونه معرفی شده است:ء



و در پایان ببینید از شخص شما (که به هر حال نماینده ی رسمی مردم ایران شناخته می شوید) چه شناسنامه ای ارایه شده است. حتما به این ها افتخار می کنید! نه؟


برای واضح تر دیدن عکس ها روی آنها کلیک کنید.
آدرس اینترنیت این روزنامه اینجا

۱۳۸۶ آبان ۸, سه‌شنبه

شاه عربستان با 6 هواپیما و 400 مشاور مورد استقبال شاهانه قرار گرفت اما بی بی سی هیچ خبری ندارد

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
امروز مردم انگلیس با حیرت و نارضایتی شاهد با شکوه ترین استقبال ها از شاه عربستان بودند. پادشاه همان کشوری که حداقل نیمی از بمب گذاران انتحاری از آنجا می آیند و مهد القاعده است و شهروندانش مسئول منفجر کردن برج های دوقلوی نیویورک در یازدهم سپتامبرند. اما باز هم این جناب شاه با 6 هواپیما و 400 مشاور وارد انگلستان می شود و مورد پرشکوه ترین استقبال ها نیز قرار می گیرد. (به گفته ی خبر چهار انگلستان فقط سه ساعت طول کشیده است تا وسایل اینان را از این شش هواپیما پیاده کرده اند.)ء

سئوال: چرا سفری به این مهمی که تمام دولت عربستان و انگلستان برای انجام ان بسیج شده اند با سکوت خبری و بی اعتنایی بی بی سی فارسی مواجه شده است؟ یعنی آیا واقعا در عصر ارتباطات بده و بستان سیاسی آن هم به این آشکاری با چراغ خاموش ممکن است. عکس های زیر را از دو صفحه ی انگلیسی و فارسی بی بی سی گرفته ام. در صفحه ی فارسی اصلا خبری در این باره نیست گرچه در صفحه ی جهان اشاره به روابط بریتانیا و عربستان شده است ولی در صفحه ی انگلیسی در دوجا به آن اشاره شده است.

و مسئله دیگر این که: وقتی کشوری که هم اکنون در عراق امریکاییان و انگلیسی ها را می کشد (در یازدهم سپتامبر آمریکاییان را کشت و در افغانستان امریکایی ها و انگلیسی ها و بقیه ی نیروهای ناتو را می کشد و بن لادن و گروهش در پاکستان به ریش آمریکا و همه می خندند) مسئولانش چنان عمل می کنند که اجازه می یابند دو روز بعد از انفجار یازده سپتامبر تمام وابستگان بن لادن و دیگر خانواده های مظنون را با اجازه ی مخصوص دولت آمریکا از آمریکا خارج کند و به عربستان برگردند و انگلیس چنین با شکوه از پادشاهش استقبال می کند این یعنی حفظ منافع ملی و با تدبیر و سیاست عمل کردن. آیا گوش شنوایی هست؟

قیصر امین پور: دلی سربلند و سری سر به زیر/ از این دست عمری به سر برده ایم

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
قیصر رفت. قیصر بی سرو صدا رفت. خاصیتش این بود: کار می کرد بی سرو صدا. او تنها کسی بود که موفق شده بود با درجه ممتازی (20) از محمد رضا شفیعی کدکنی دکتری ادبیات فارسی بگیرد. چند بار تغییر رشته داده بود تا بالاخره با ایستگاه ادبیات رسیده بود. او بسیار گرم و افتاده بود ولی با ادای فروتنی در آوردن افتادگی را آلوده نمی کرد. شعرهایش بیشتر دیده ها و تجربه هایش بود (خیال پردازی بی تجربه نمی کرد) چه شعرهای جنگش و چه شعرهای عشقش و یا شعرهای اندوهش.

یک گفته اش را بیش از هر چیزی به خاطر دارم چیزی که بیشتر از شعر و شاعری است. نکته ای که هر روزه به کارمان می آید و زیبنده است که اگر کسی این را وقتی یاد آورد یاد قیصر امین پور فقید و بزرگ بیافتد:

صحبت از شعر بود و قواعد شعر و وزن و قافیه و ردیف که درست کردنشان کنار هم چقدر سخت است. صحبتش این بود که اگر کسی به این قواعد خو کند دیگر برایش آسان خواهد شد و چه بسا همان چیزهایی که روزی دست و پا گیر بودند اتفاقا راهگشا شوند و باعث خلاقیت و زایش. مثالی که می زد همان است که همیشه در ذهنم مانده است. می گفت یادتان می آید کوچک که بودیم و تازه می خواستیم نوشتن را یاد بگیریم باید روی خط می نوشتیم و چقدر این خط ها را ناسزا می گفتیم چون باعث می شدند خط های کج و و معوج ما ناهموار به نظر برسد و صد آفرین نگیریم؟ آنقدر کج و معوج نوشتیم و از دست این خط های راست مزاحم عصبانی شدیم تا بالاخره یاد گرفتیم که روی خط بنویسیم. طرفه آن که بعد از اینکه یاد گرفتیم روی خط بنویسیم حالا که سال ها از آن خردسالی گذشته است چنان به آن خط ها خو کرده ایم که جز بر روی خط نمی توانیم بنویسیم و اگر آن خط ها نباشند کج و معوج می نویسیم!


شعرش نیز همین گونه بود مثال های درون شعرش نیز به سرعت با تجربه هایمان رابطه برقرار می کنند گرچه زاییده ی خیالی قوی و تخیلی شاعرانه اند. او همچنین به خوبی توانست واژه ها و عبارت های کوچه خیابانی و ظاهرا غیر شاعرانه را اکسیر شعر و ادب بزند و در شعر استفاده کند. مثلا واژها و ترکیب های «سراپا، لب پنجره، داغ دیدن، گرده، گواهی خواستن، نشمردن، عمری به سر بردن» همه واژه ی بسیار صمیمی کوچه و خیابان است که سر از غزلی در آورده اند ماندگار و نامیرا. به مدد این غزل و غزل های اینچنین زندگی روزمره امان قدر و قیمت شاهانه تری یافته است. گرچه امروز همه از نبودنش سرپا زرد و پژمرده شده ایم و چو گلدان خالی لب پنجره/ پر از خاطرات ترک خورده ایم.

سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ولي دل به پاييز نسپرده ايم
چو گلدان خالي، لب پنجره
پر از خاطرات ترك خورده ايم
اگر داغ دل بود، ما ديده ايم
اگر خون دل بود، ما خورده ايم
اگر دل دليل است، آورده ايم
اگر داغ شرط است، ما برده ايم
اگر دشنه دشمنان، گردنيم!
اگر خنجر دوستان، گرده ايم؟!
گواهي بخواهيد، اينك گواه:
همين زخمهايي كه نشمرده ايم!
دلي سربلند و سري سر به زير
از اين دست، عمري به سر برده ايم

زنده یاد قیصر امین پور

۱۳۸۶ مهر ۳۰, دوشنبه

فقر و تحقیقات علمی

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark

همه می دانیم که بودجه تحقیقات در دنیا رقم بسیار بالایی دارد. مثلا شاید صد ها گروه در دنیا مشغول تحقیق در باره ی ایدزند. یا گروها و افراد فراوانی در باره ی فقر و توسعه تحقیق می کنند. البته عده ای هم برای گرمایش زمین و تسخیر فضا و نانو تکنولوژی و ... این که بخشی از این تحقیقات مستقیما به بهبود زندگی انسان کمک می کند شکی نیست ولی گاهی لازم نیست با محاسبات پیچیده فهمید که اگر فقط نیم پول تحقیقات صرف رفع احتیاجات اولیه ی محتاجان می شد چه بسا که موضوع تحقیق کلا حذف می شد. البته این حرف گرچه درست است ولی با وجود مناسبات پیچیده ی جهانی و منفعت طلبی های مافیایی (مثلا در باره ی اسلحه، مواد مخدر، سیگار، مد، نوشیدنی هاف و ...) چنین چیزی هیچ وقت اتفاق نخواهد افتاد. ولی به هر حال برای الکی مغرور به دست آوردهای علمی نشدن و به آن ها رنگ مطلق خیر خواهی را ندادن و قلقلک دادن وجدان انسانیت بد نیست. مثلا گمان می کنم برای پوشاندن حفره های رنجی که در عکس دیده می شود خیلی آسان تراز کشف حفره ی های فضایی می توان عمل کرد اگر اراده ای باشد.

دوستی تعریف می کرد وقتی یک پروفسوری که صاحب نظر توسعه ی روستایی بود در یکی از روستاهای اندونزی می پرسد ما در باره ی توسعه ی اینترنت برای پیشرفت کار شما ها تحقیق می کنیم. شما وضیعت ارتباطاتتان چطور است؟ کشاورز جواب می دهد: «شما فقط یک دوچرخه به من بدهید که بتوانم تا ده بغلی بروم و به خواهرم سر بزنم همه چیز حله!»ء

۱۳۸۶ مهر ۲۸, شنبه

انسانیتی که در هیچ کتاب مذهبی یی نوشته نیست

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
بارها شنیده ام که دوستان معتقد و مومن برخی اعمال را از بزرگان به عنوان نمونه ی از تعالی فردی و اوج اسلامیت و کمال اخلاق و ... نقل می کنند. مخالفتی با آن ها ندارم ولی گاهی این چیزها را چنان تعریف می کنند که گویی خوبی تنها نزد این آقایان است و بس. و یا اینکه کرامات در انحصار چند مسلمان است. خاطره ی زیر را یکی از دوستان گفت. هر دو هم آدم های معمولی اند و آن آدم خیر نیز یک غربی نامسلمان است و گوش دنیا را هم از داد مسلمانی و خیری اش کر نمی کند.

روزی زودتر از معمول به شرکت رسیدم و از دیدن آن همه جای پارک خالی ذوق زده شدم و در نزدیک ترین جا پارک کردم. البته در راه یکی از همکاران اسکاندیناویایی ام را هم دیدم که ظاهرا زودتر از من رسیده بود و ماشینش را خیلی دور پارک کرده بود و داشت فاصله ی دور میان ماشین و شرکت را پیاده می آمد. وقتی در شرکت دیدمش پرسیدم: «حتما به پیاده روی علاقه مندی که آنقدر دور پارک کرده بودی وگرنه جای خالی پارک نزدیک شرکت زیاد بود.» و او گفت:« نه اتفاقا چون زود آمده بودم و فرصت برای قدم زدن داشتم دور پارک کردم تا جا برای کسانی که دیر می آیند باشد و نگران جای پارک نباشند. جای پارک نزدیک برای کسانی که دیر می آیند خیلی بیشتر اهمیت دارد.ء


۱۳۸۶ مهر ۲۵, چهارشنبه

نامه ی قدردانی ته گشاده به احمدی نژاد و دیگر مسئولان محترم و مقدس

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
چون جناب آقای احمدی نژاد رسم میمون نامه نگاری را باب فرمودند ومتاسفانه بعد از پایان سفرهای استانی و بی جواب ماندن نامه هایشان به سران جهان به وبلاگستان سر نزدند گفتم خوب است وبلاگستانیان هم همچون دیگر استانیان نامه هایشان را در کیسه ی اینترنت بیاندازند و تقدیم کنند تا شاید هم تاریخ بداند که ما نیز نامه انداختیم و هم شاید رایحه ی خوش مهرورزی صورت ما را نیز بنوازد.

مسئولان محترم و مقدس!
سلام بر شما و بر زهرای اطهری که بعد از 1400 سال ما همچنان کینه ی ظلم های رفته بر او را به دل داریم و زهرای کاظمی را بی درد فراموش می کنیم.

و بدین وسیله جناب احمدی نژاد! و مسئولین مقدس! از زحمات 27 ساله ی شما درایجاد مملکتی که امتش در همین دنیا و خیلی زود سر از بهشت در می آورند (ساکنان بهشت زهرا، بهشت رضا، ... که یا در جبهه ها بالغ و فهمیده و شهید شدند و یا در جاده های مرگ با عزاییل تصادف کردند و سفر آخرت را میان بر رفتند! و یا گاهی نیز با هواپیما با بلیط یک سره در فرودگاه بهشت به زمین نشستند! ) و قبرستان هایش از شهرهایش آباد تر است (می توان با مترو به مرقد امام رفت ولی قطار شهری مشهد سال هاست در جریان است) و جاده هایش از تمام مناطق جنگی افغانستان خطرناک تر است و هر سال به اندازه یک زلزله ی عظیم کشته می گیرد و چند ها میلیون از سر شکم سیری از مملکت آواره شده اند و در داخل پول نفتش چنان غلیظ سر سفره ها رفته که مردم یا مجبور شده اند به مشروبات الکلی ویا گرد و هشیش و شیشه و گراس پناه ببرند تا از بوی آن خلاص شوند ویا کلا سفره ی بودار و خالی را دور انداخته اند و شب سر گرسنه بر سنگ می گذارند و شاید گاهی هم سنگسار می شوند تشکرمی کنم. شما در ثواب تمام این ها شریکید و زبان نمی تواند به درستی قدرتان را بشناسد.

مسئولان بسیار دلسوز و تاریخ ساز!
ما به مفاخر این کشور افتخار می کنیم و از شما تشکر می کنیم که با سخاوت اسلامی مولانایمان را به ترک ها بخشیده اید و در عوض با غیرت تمام می خواهید اسم خلیج فارسمان را بگذارید خلیج مسلمانان. الحق و الانصاف که زبان ما از قدردانی قاصر است.

ای بزرگ مدیران!
ما از این که در آزادترین کشور دنیا زندگی می کنیم از اوج شادی (بیشترمان که رایحه ی خوش خوش خدمتی بلد نیستیم) ستاره دار و اخراج و روان نژند شده ایم و از افسردگی یا خودمان را تحریم می کنیم یا شما را تکریم می کنیم یا پرچم تمام دنیا را آتش می زنیم و یا از دستمال های مخصوص برای مایه داران دنیا استفاده می کنیم خرسندیم. ما به شما افتخار می کنیم که از ترس شیطان در توالت قایم می شوید و یا اینکه فکر می کنید می شود کشورها را با پاکن از نقشه ی جهان پاک کرد.

اما...

عدالت گستران و شیفتگان خدمت!

بدانید و آگاه باشید که ما ملت احمق تلقی شده ی ایران به هیچ وجه تحت تاثیر تبلیغات مسموم استکبار جهانی قرار نمی گیریم و به نیروهای دشمن اجازه نمی دهیم حقایق را تحریف کنند و یا تفسیر های ناصواب ارائه دهند. مثلا ما نمی گذاریم بفهمند که خانم دکتری که خودش را از دست ماموران جمهوری اسلامی وعدالت اسلامی حلق آویز کرد بیست هفت ساله (زاده و پرورده ی انقلاب و) دقیقا هم سن انقلاب بوده و نامش زهرا بوده . اصلا به دیگران چه که چرا وقتی اسم کسی را زهرا و یا ابولفظل و یا حسین و یا فاضل می گذاریم زهرای اطهر و ابوالفظل عباس نمی شوند و بجایش می شوند اراذل و اوباش و یا می شوند زهرای امیر ابراهیمی و یا زهرا ی کاظمی و یا این زهرای آخری که نزدیک بود آبروی مسلمین جهان را ببرد. ( راستی اگر از آن خانه های عفافی که در کرج ساخته بودیم بیشتر می ساختیم بهتر نبود؟)

مسئولان محترم و مقدس!
حرف زیاد است ولی از آنجاییکه این نامه ته گشاده است و قرار است دیگران نیز در این نامه نگاری سهیم باشند بگذارید به این اندک قناعت کنم و از دیگر آحاد امت اسلامی دعوت کنم تا مراتب تشکر و سپاس خود را از زحمات تاریخی شما بنگارند به سرعت برق به شما برسانند. به جناب هاشمی رفسنجانی (یکی از استوانه های انقلاب) تاسی می کنم و می گویم:
والسلام و علی من التبع الهدی

حرف حساب

دوستان ملا حسنی در کانادا، کمانگیر، سیروس، فروغ، حسام، شاهولی، عبدلعلی، بهرنگ، فرزاد، پلنک، عیار، کوهیار، داور خان، الپر، عزیز دوردونه، سرزمین آفتاب، مونا، بهرام داهی، و ... اگر دوست دارند دست به کیبورد ببرند و تقدیر نامه اشان را بنگارند. قرار نیست الزاما بازی یی یا چیزی شود فقط فکر کردم شاید محمل مناسبی برای گفتن برخی چیز ها باشد.ء

مهرورزی اسلامی: می توانید خودتان را حلق آویز کنید قبل از اینکه ما شما را اعدام کنیم

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
خبر تلخ است. پزشکی 27 ساله که با تمام معیارها هم بالغ است و هم عاقل و هم رشیده را در پارکی در همدان به همراه کارمندی از صدا و سیما دستگیر می کنند. سئوالات بی جوابی این دستگیری بسیار زیادند:

1. مگر ازدواج موقت یک امر توصیه شده نیست. مگر یک بوسه در ازدواج موقت به ا ندازه ی یک حج عمره نیست؟ مگر غیر از این است به فتوای اکثر مجتهدین اسلامی وقتی دختری بالغ و رشیده و عاقل باشد برای ازدواج موقت به شرط حفظ باکره بودن حتی اجازه ی پدر شرط نیست؟ (به همان منبع بالا مراجعه کنید)

2. پدر این خانم دکتر روز بعد ا ز دستگیری از جریان مطلع می شود. به چه دلیلی برای مثلا جرمی به این کوچکی این خانم جوان را از دسترسی به خانواده اش و یا یک وکیل محروم کرده اند؟ آیا اگر پدر این فرد قبلا آگاه می شد روایت دیگری از حادثه ی پارک نمی داد؟

3. اگربازداشت این مرحومه کاری قانونی بوده وی می باید در بازداشتگاهی قانونی و استاندارد نگهداری می شده است. وجود صندلی های متعدد و پارچه های تبلیغاتی در محل بازداشتگاه بیش از هر چیزی نشاندهنده ی نبود قانون در جایی است که کسی را به جرم کاری غیر قانونی بازداشت کرده اند.

4. یک جرم یک جرم است با مجازات هماهنگ و همسنگ با آن. چه برخورد رعب آور و خوار کننده ای با این خانم دکتر جوان باید شده باشد که او در عرض 24 ساعت تمام در های امید و زندگی را در برابرش بسته می بیند و خودکشی می کند؟ در شرایط انسانی می باید پیش از هر چیزی به آسیب روانی ایشان توجه می شد.


۱۳۸۶ مهر ۲۴, سه‌شنبه

شهرام ناظری الهه را به عنوان بزرگ زن آواز معرفی کرد

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
شب گذشته 15 اکتبر 2007 شهرام ناظری در تالار باربیکن لندن اجرای «شور مولانا» به دوستداران ایرانی و غیر ایرانی موسیقی و علاقه مندان به مولانا بلخی/رومی تقدیم کرد. فعلا به افت و خیز های جلسه و لحظات پرشور و بیاد ماندنی اش کاری ندارم ولی آنچه در همان ابتدا همگان را به تشویق واداشت و احساسات حاضران را برانگیخت اقدام تحسین برانگیز شهرام ناظری در گرامیداشت یاد الهه خواننده فقید ایرانی است. فایل صوتی آن را کوتاه کرده ام در حد یک دقیقه. ببخشید اگر کیفیت پایین است. سرفه ی دیگران هم از عهده من خارج بود! :»)

شهرام ناظری بعد از سپاسگزاری های مرسوم گفت:
می خواستم یک یادی از یکی از آوازه خوان های بزرگ ایران که از دستش دادیم و در این شهر {لندن} زندگی می کرده هنردمند بزرگ الهه یاد بکنم {دست زدن حضار} و بگم که ایشون در کار آواز یک خانم منحصر به فردی بودند برای اینکه ایشون فقط به سبک خودش می خوند و تقلید نمی کرد و این یک موضعیه که نصیب هر خواننده ای نمی شه در جهان که خودش رو پیدا کنه. به هر حال خواستم یک یادی از این بزرگ زن بکنم ...ء
برای شنیدن فایل صوتی اینجا کلیک کنید. دقت کنید که فایل صوتی است و می توانید آن را دانلود هم بکنید.ء

------------------------------
لطفا یک نفر بگوید چگونه فایل صوتی را کم حجم بکنم و کجا بهتر است آپلود بکنم و چطوری فایل ویدئویی را کم حجم کنم برای اپلود کردن. ء

۱۳۸۶ مهر ۲۲, یکشنبه

ایران: هم پس رفت ارزش ها و اصول ها و هم تعطیلی دمکراسی و آزادی!

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
زمانی شاعران جرات می کردند که بگویند مولا ویلا نداشت و معاویه کاخ داشت ولی به مدد پیشرفت دمکراسی در ایران حالا حرف های 15 سال پیش را باید دوباره نشخار کنیم از بس که قحطی آزادی و شجاعت است و از بس که ارزش ها دستمالی و غیب شده اند و خرافه و دروغ و ریا و فریب و شعار و هاله فروان شده اند. شعر زیر که گمانم اولین بار در روزنامه ی اطلاعات چاپ شد سروده ی علیرضا قزوه است. بعدها این شعر شد شناسنامه ی علیرضا قزوه.ء

گفتم: چیزی بخوان
گفت : شرمنده ام .
يک سال است چيزي نگفته ام
گفتم : براي عاطفه اي که در ما مرده است .
رحم الله لمن يقرا الفاتحه مع الصلوات !!؟
امسال شعرها چنگي به دل نزد .
رباعي ها مثل هم بود .
بعضي خودشان را کشف کردند .
بعضي خودشان را باور کردند .
بعضي خودشان را گم کردند .
و بعضي در مصاحبه هايشان خود کشي کردند !؟
شاعران پروازي
هتل بازي
آدم هاي از خود راضي
دکه هاي سکه سازي
اصلا مردم حق دارند کاسه انوري را بر سرتان خورد کنند .
کارمندان هنر فقط گزارش کار پر مي کنند .
وقتي تابوت عاطفه بر زمين مانده بود
جمعي به جيغ بنفش مي انديشيدند
وبراي کشف زوزه صورتي
هفت مرتبه اليوت و اکتاويوپاز را ورق مي زدند .
چقدر وقت ما آدامسهاي بادکنکي شد !؟
بعضي شعرهايشان را
به مينا و آيدا و سوزي تقديم مي کردند .
احمق تر ها براي گرفتن نوبل - به شبکه هاي بي بي سي و واشنگتن دخيل مي بستند .
امروز هم بينش هنرمندان از سقف تالارها بالاتر نمي رود .
بهار براي مردم آواز مي خواند .
خدا براي مردم نقاشي مي کشد .
نقاشها فکر مي کنند زندگي يعني فتح قله پيکاسو !؟
خطاطها براي خدا خط و نشان مي کشند !؟
قصه نويسهاي شنگول
در زمستان هم حبه انگور مي خورند !؟
شاعران را ميل جاودانه شدن کور کرده است
شاپور خان اما عاشق فيلم هاي سرخپوستي ست
و اين را از افتخاراتش مي داند
که در آمريکا همبرگر را درست تلفظ مي کرده است !!؟
به خانه برمي گردم
تلويزيون دعاي نامها و نشانه ها دارد !!؟
بعضي اوقات خاموشي هم چيز بدي نيست !؟
امسال به ساعتهاي کاسيو اعتماد کرديم
و نماز صبحمان قضا شد .
امسال متولي هاي امام زاده و مسجد
با هم مسابقه گذاشتند
و همه
از رساله امام يک جور سوال دادند .
شرکت هاي ثبت نشده
سياست بازان لرد مستضعف
جيب برهاي با جواز
غولهاي پوشيده در لباس مذاهب
خجالت هم چيز نايابي است !!؟؟
باند ارتشا
باند زنا
اصلا گور پدر مال دنيا رياضت کش به ويلايي بسازد !!!؟؟؟
باري هر چه مي کشيم
از دست مرغ و بنز و ويلاست .
ما هر چه مي کشيم از اينهاست .
اصلا با اين طرح چطوريد ؟
جان دادن از ما - طرح اقتصادي از شما ؟؟!!؟
بيا به آفتابي نهج البلاغه برگرديم .
مولا ویلا نداشت .
معاویه کاخ سبز داشت
پیامبر سنگ به شکمش می بست .
امام سیب زمینی می خورد
البته به شما توهین نشود .
بعضی برای جنگ شعار میدهند
و خودشان از جاده شمال به جبهه می روند ؟!؟
اردوگاه های فلسطینی را نگاه کن
ابوالفضل با مشک تشنه بر می گردد - صدای گریه رقیه را می شنوی ؟
راستی یاد شهیدان بیت المقدس بخیر
جهان آرا که بود ؟ حاج همت که بود ؟
حاج عباس از مال دنیا یک قران جیبی داشت
شهید خرازی
شهید نوری
شهیدان گمنام
بی یادنامه
بی سنگ قبر .
عاصمی پودر شد .
یوسف نوشته بود : خدایا یوسف هم شهید شد
اورا بیامرز.
اسماعیل وصیت کرد روی قبرش بنویسند :
پر کاهی تقدیم به آستان الهی !؟
امسال هیچ شاعری با حلق اسماعیل همصدا نشد
راستی شماره قطعه شهدا چند بود ؟؟!
مادرم دفترچه خدمات درمانی ندارد
و همیشه ابوالفضل به دادش می رسد .
او برای شهیدان اشک می ریزد
حلوا می پزد
و به ما یاد می دهد که چگونه شبهای جمعه
با چها رقاشق حلوای نذری سیر شویم !؟
او قبر شهیدان را با دست می شوید .
او نمی داند کادیلاک چه جانوریست
و داخل هواپیما چه شکلی است
اما خوب می داند
که شمشیر امام حسین از طلا نبوده است .
و امام زمان در جزیره خضرا نیست .
او قلبش برای انقلاب می تپد
و هر شب دعا می کند که پیروزی با امام باشد .
و آقا بيايد .
والسلام.ء

۱۳۸۶ مهر ۱۹, پنجشنبه

آپارتاید سیاسی، گدا پروری و رای سازی: رایحه ی خوش نفت برای احمدی نژاد و یارانش

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، كميته امداد امام خميني(ره) اعلام كرد: به مناسبت عيد سعيد فطر و با بهره‌گيري از عنايت و توجه ويژه دولت خدمتگزار و عدالت محور مبلغ 620 ميليارد ريال از سوي رئيس‌جمهور به خانواده‌هاي تحت حمايت كميته امداد به اين نهاد اختصاص يافت.

ظاهرا پول نفتی که قرار بود سر سفره ها بیاید فقط قرار است صرف صدقه دادن و گدا پروری های نمک گیرانه و رای سازانه شود و نه سرمایه گذاری برای آینده ی کشور. پول نفتی که بجای ساختن زیر ساخت ها، صرف پول سکوت دادن به عریضه های بی شمار ایرانیانی می شود که دست از همه جا بریده فریاد محرومیت شان را در سفرهای استانی احمدی نژاد به کیسه ی نامه های نخواندنی یاران قیافه ی خوش خدمت می ریزند و می دانند جز شماری چند اسکناس چیز دیگری نصیبشان نمی شود. گویا پول نفت هم دچار آپارتاید سیاسی شده است و فقط راه بعضی سفره ها را بلد است!ء

۱۳۸۶ مهر ۱۲, پنجشنبه

آقایان مدیران! این مقدار هک کردن و ضربه زدن به اعتبار کاربران قابل قبول نیست

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
چندی قبل دوستان لینکی داده بودند که حساب کاربری برخی کاربران هک شده بود و به جای آنها رای های نابجا و خلاف داده شده بود. هفته ی گذشته نیز حساب کاربری ورتیگونه هک شد و لینکی نیز در این باره فرستاده شد. بعدا خود این کاربر رنجیدگی خود را از این راهزنی اعلام کرد. اما ظاهرا این داستان را پایانی نیست و از شب گذشته حساب کاربری یک کاربر فعال و قدیمی هک شده و علاوه بر دادن تغییراتی در مشخصات کاربری ایشان به نحو بسیار زننده و اذیت کننده ای رای ها و نظرهای آزارنده و توهین آمیزی نیز به نام ایشان ارسال شده است. آقایان مدیران بالاترین! شاید کاربران بتوانند با برخی تغییرات و محدودیت ها با اکراه کنار بیایند ولی هیچکدام از کاربران کوتاهی در باره ی آسیب دیدن اعتبار و آبرویشان را نمی بخشند. به نظرم قابل قبول نیست که برای جلوگیری از یک تقلب یک ماه صبر کنید و یا نداشتن وقت را بهانه کنید. شما وظیفه دارید امنیت کاربری تمام کاربران و اطلاعات موجود در آن را تامین کنید.( در همین آخرین لینک می توانید اعتراضات کاربران را بخوانید.)ء

۱۳۸۶ مهر ۹, دوشنبه

احترام به 12 دقیقه ام!

Buzz It Donbaleh Facebook Balatarin Share/Save/Bookmark
برای پرتو افکنی ام آرآی به بیمارستان رفته بودم. ابتدا باید یک فرم را پر می کردم. دیدم کنار فرم یک لیست از موسیقی هم داده اند در سه دسته: کلاسیک، پاپ، و جاز. که من می باید دو مورد را انتخاب می کردم. برای چه؟ برای اینکه می باید 12 دقیقه بی حرکت در آن لوله ی بزرگ شیری رنگ دراز بکشم تا ایشان عکسشان را از بنده بگیرند و فکر کرده اند خوب است برای جلوگیری از اذیت شدن گوش بیمار هدفن که می دهند به گوشش بگذارد برایش موسیقی هم پخش کنند. اما جالبترینش این است که آنها نمی خواهند حتی برای این 12 دقیقه هم موسیقی خودشان را به تو تحمیل کنند و مجبورت کنند به موسیقی مورد علاقه ی آنها گوش بدهی و یا نصیحت فلان روحانی رابگذارند که در این دوازده دقیقه هدایتت کند و به بهشت برین رهنمونت کند. احترام به آزادی افراد از همین کارهای کوچک پیداست نه با داد زدن به اینکه در کشور ما آزادی مطلق است.ء